سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
متفاوت ترین وبلاگ پارسی بلاگ
خوبم شما چی ! این وبلاگ جای کسایی که حداقل خدا رو برا خداییش قبول دارن
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 42
کل بازدید : 474179
کل یادداشتها ها : 932
خبر مایه


می‌خواهند فتنه‌ای را که درست کردند، به یک جنگ تبلیغاتی تقلیل دهند

حاج سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس هفته گذشته در دانشگاه امام صادق به ایراد سخنان مهمی درخصوص دفاع مقدس و حوادث اخیر پرداخت.

به گزارش رجانیوز، سخنان قاسمی در برخی رسانه‌ها به صورت ناقص انعکاس یافت که نظر به اهمیت این سخنان، رجانیوز، متن کامل آن را منتشر می کند:

اعوذبالله من الشیطان اللعین الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد للَّه الذی یؤمن الخائفین و ینجی الصادقین و یرفَع المستَضعفین و یضع المتَکَبِرین و یهلک مُلوکا و یستَخلف آخرین و الحمدللَّه قاصم الجبارین، مبیر الظالمین، مُدرک الهاربین، صریخ المستَصرخین

باز هم شکر و سپاس خداوند متعال که ما را در این طریق هدایت کرد و اگر نبود عنایت و توفیق الهی، بسا در این طریق، در این لباس سربازی و در این اماکن مقدس نبودیم. باز هم شادی روح امام عزیزمان شادی روح همه شهدای انقلاب و همه شهدای 10 سال دفاع مقدس همه شهدای استشهادی از حسین فهمیده عباس دوران این مرز و بوم گرفته تا شهدای استشهادی لبنانی و فلسطینی که این روزها با اشتیاق پنجه در پنجه می جنگند. شادی روح همه شهدای این دانشگاه که منتسب به آقا جعفربن محمد الصادق و همه شهدای مظلوم و عزیز فتنه اخیر صلوات دیگری عنایت بفرمایید.

فیلم آ‍ژانس شیشه ای گفت می‌دانی یک لشکر برود خط، یک گردان برگردد، یعنی چه؟ یک گردان به خط برود، دسته برگردد یعنی چه؟ الآن این را می خواهم بگویم که می‌دانید یک نفر 3 ساعت در دانشگاه سرپا باشد، یعنی چه؟ ان شاءالله همیشه لبتان خندان باشد و سینه‌اتان مفتوح و مالامال از عشق ولایت. صلوات دیگری عنایت بفرمایید.

پیشاپیش خودم هم تشکر می کنم از همه دوستانی که این محفل را برقرار کردند. قاعده اش این است که در هفته دفاع مقدس همه به همدیگر پیامک می فرستند و تبریک می گویند. سالروز تجاوز آشکاری را در چنین روزی می گویند تبریک عرض می کنیم! در چنین روزی تجاوز بزرگی به عرض و ناموس ما آغاز شد اما می‌گویند تبریک عرض می کنیم! این یک مقداری ساختارشکنی شد در اول سخن. علی الاظاهر نباید بدین گونه باشد اما می خواهیم نوار همیشگی را که برای جنگ می گذارند، این‌بار نگذاریم و با یک مدل دیگری به قصه نگاه کنیم.

جنگ تحمیلی که شما 8 ساله می دانید و ما 10 ساله، از این روز و از این هفته آغاز نشد. همه می گویند کتابها نوشتند اما اشتباه می گویند. دخترم، پسرم! جنگ در چنین روزی که شما به عنوان 31 شهریور ماه 59 می دانید، آغاز نشد. این، یک دروغ بزرگ است، یک اشتباه تاریخی است.

این سرفه هایی که می شنوید، مال کسی است که آوردم اینجا تا شما با این چهره آشنا شوید. خدا انشاءالله به حق امام زمان سایه اش را از سرخانواده اش و رزمنده ها و شما کم نکند. این سرفه های خشک مال کسی است که به گواه او را به 2 دلیل اینجا آوردم. اول اینکه همه می خواهند آن‌هایی که جانبازند و اسمشان شیمیایی است، در بیمارستان ساسان و یا در خانه‌هایشان این درد را تحمل کنند. در صورتی که اگر نظام توجیه باشد، من همه اینها را از بیمارستان به دانشگاه ها و کف جامعه می کشانم. هر یک تخت اینها را با امکاناتش در دانشگاه می کشانم، یک اتاق می گذارم که اگر قرار باشد جان بدهند، کف اینجا جان بدهند. مادام که تو این را نمی بینی و این جدا جان می دهد و بعد او را می اندازند کف یک وانت از بیمارستان ساسان می برند و اطلاعیه او را می زنند در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون تو هم مشغولی و مسئولین ما گرفتارتر از این حرف‌ها که فاتحه ای برای او بخوانند. اما امروز ناصر افشاری عزیز را به دو دلیل آوردم، یکی اینکه او را بشناسید. برای من نوشتید که صحبت کنم، من هم مطالب را آماده کردم ولی ناصر یک دنیا حرف دارد. قبل از اینکه خدای نکرده یک اتفاقی برایش بیافتد، شما حداقل او را بشناسید. دوم اینکه ناصر یک نیروی استشهادی است که آخرین بار که با شما در جلسه غزه جلوی فرودگاه جمع شدیم، یادتان هست، آنجا برای شما صحبت کرد و قبلش هم رفت پیش آقا، آقا گفت: آقا ناصر چیزی نمی خواهی؟ یک شیمیایی از خدا باید چه بخواهد؟ آقا ناصر ببخشید، حرف شما به رهبر را شاید راضی نباشید ولی من اینجا دوست دارم که بزنم. این حرف‌ها نباید مخفی بماند. گفت که آقا جان من دوست ندارم در رختخواب جان بدهم، می شود یک اذنی بدهی و ما را برای یک عملیات استشهادی خرج کنی، اذن دست شماست. عملیات در این قد و قواره اذن شما را می خواهد، آقا جان نگذار در رختخواب بمیرم.

اما به یک خاطر دیگر هم او را آوردم. آقا ناصر ببخشید. برای اینکه ثابت بکنم برادر! دفاع مقدس، 8 سال نبود. هنوز نه محاسن من درآمده بود، محاسن آقا ناصر هم فکر نمی کنم در آمده بود. فتنه ای که کلیدش را در کنفرانس طائف در عربستان سعودی خائن زده بودند، برانگیختن قومیت ها و غائله جنگ نرم یک اتفاقی نیست که الآن اصطلاحش را می شنوید، این کلیدش همان چند ماه بعد از انقلاب خورد. گنبد جواب نداد، خلق شمال جواب نداد، خلق آذربایجان و خلق مسلمان که پشتوانه های آیت اللهی هم داشتند و پولش از بیرون می آمد، جواب نداد، خلق خوزستان و خلق عرب باز نگرفت تا خلق کرد که گرفت، بنا به دلایلی که جای آن اینجا نیست و داستان خاص خودش را دارد که باشد در یک جلسه دیگر. تا همین امروز هم درگیر این مسئله هستیم. یعنی حداقل در 2 هفته گذشته، 3 شهید دیگر در کردستان از دست دادیم.

پس جنگ در چنین روزی که شما آن را روز شروع جنگ می‌دانید، شروع نشد، ما بچه رزمنده‌ها چنین روزی را روز شروع جنگ نمی دانیم. جنگ قبلاً شروع شده بود. مقطع 22 بهمن 57 تا 31 شهریور 59 حدود 20 ماه است که ما نمی دانیم این 20 ماه در تاریخ ما چرا محو شده است. هر چه می گوییم، ما در این مقطع بودیم و جنگیدیم، توجه نمی‌کنند. اتفاقاً بخشی از جنگ نرم در اینجا اتفاق افتاد. پیچیده ترین مدل جنگ در دنیا، جنگ چریک ضد چریک است. ما هنوز اسلحه دست گرفتن هم بلد نبودیم، تاره ریخته بودیم پادگان‌ها را گرفته بودیم و یک مقدار بشین پاشو بلد بودیم، یک دفعه دیدیم در وسط معرکه جنگ بزرگی قرار گرفتیم. کمین ضد کمین جنگی که مردم هم هستند. ضد انقلاب هم لباس مردمی پوشیده، تو هم شدی یک نیروی با پشتوانه حکومت مرکزی، وارد یک چنین صحنه ای شده ای. حالا می خواهی بجنگی، باید شلیک کنی. اینجا اما یک فرمانده داری مثل محمد بروجردی، مثل ناصر کاظمی، می گوید پسرم شلیک نکن. رزمنده می‌گفت به ما از طرف روستا شلیک شد، ما باید پاسخ بدهیم، خمپاره را بگذاریم، روستا را شخم بزند. فرمانده می‌گفت نه! حق نداری تو اینجا شلیک کنی. اولین خون به ناحق که اینجا بریزد، دیگر نمی شود جمعش کرد.

خدایا در کردستان اینها چگونه جنگدیدند که توانستند این صحنه را خالی کنند و تحویل خود مردم دهند؟ مدل جنگیدن این برو بچه ها چطور بود؟ چه طور مظلومانه خونشان ریخته شد ولی کشت‌وکشتار از مردم نکردند. جنگی به مراتب بسیار سخت و پیچیده که هیچ از آن نمی دانی. بنا نیست اصلاً مستند باشد. بنا نیست برای تو گفته شود. پسرم، دخترم! جنگ در چنین روزی آغاز نشد. در این مقطعی که گفتم الی ماشاءالله بحران داریم. نیروهای مسعود و مریم به خودشان بمب می بندند و حداقل 4 امام جمعه را به شهادت رساندند. رئیس جمهور و نخست وزیر را زدند، بهشتی و مجلس را با 72 تن زدند. هر جای دنیا این اتفاق می افتاد، عمود خیمه را که می زدند، کل خیمه می خوابید. درگیری در خیابان‌ها الی ماشاءالله ادامه دارد، جرأت نمی کنی یک ته ریش داشته باشی و یا یک عکس حضرت روح الله را در مغازه بزنی وگرنه به عنوان بچه حزب اللهی 32 فشنگ یوزی را به طرفت خالی می کنند، آبکش می شوی.

اینکه چرا تو اینها را نمی دانی، چون بنا نیست که اصلاً بدانی! بنا نیست که این تاریخ با شکوه را برای تو بازگو کنن،د برای اینکه به تعبیر مولا امیرالمؤمنین بتوانند از همین سوراخ، بارها و بارها تورا بگزند. بنا نیست این واقعه تاریخی را به عنوان تجربیات مثبت و حتی اگر منفی است، تو داشته باشی. یک بار دیگر از اینجا به بعد اینگونه باید بگویی که حمله عراق به ایران به عنوان تیر خلاص بعد از این اتفاقاتی که افتاد و نگرفت، کودتای نوژه و درگیری‌های چپ و راست و توده ای ها و فرقان و زدن رئیس جمهور، باهنر تمام این اتفاقات که هرکدام آن یک داستان است نشد و نگرفت، از اینجا به بعد ورود یک سری نیروی جدید به جبهه است، نه شروع یک اتفاق که از امروز شما آن را حساب می‌کنی. در 31 شهریور 59 هجمه به این شکل اتفاق افتاد و الا 16 شهریور است که به جبهه قصر شیرین تهاجم شروع می شود، از پاسگاه خان لیلی بالای نفت شهر تا زیر آبداغ قریب 250 کیلومتر مربع توسط عراقی‌ها اشغال می شود. آتش پیوسته روی سر قصر شیرین هست. قریب 15 الی 20 روز مقاومت مردمی قصر شیرین را داریم، عین این چیزی که در خرمشهر 31 روزه می‌گویی اما الآن محو است که این مردم زیر آتش مقاومت کردند ولی صدایشان جایی نرسید. اگرچه به فرماندهی کل قوا بنی‌صدر هم مسئله را گفتند و او را در این جبهه بردند. قبل از آن، به او گفته بودند که این تحرکات و مانورهای اینها یک فرایند عملیات است. بوی عملیات دارد، می آید. مسخره می کرد می گفت شما پاسدارها همه چیز را از لوله تفنگ می بینید. آنها غلط می کنند به ما هجمه کنند.


+ سلام


+ چه باحال هر وقت من هستم هیشکی نیست


+ چه خبرا؟


+ جاتون خالی تو کتابخانه داریم میدرسیم


+ دیروز یکی زنگ زده میگه شمارت با اسمت تو لیست شیطان پرستاست مگه میشه؟


+ بی بی سی به سیم آخر زد! تلویزیون دولتی انگلیس، برای تاثیرگذاری بر راهپیمایی 22 بهمن، پخش 24 ساعته برنامه های خود را آغاز کرده است.




+ فراخوان کروبی 10 صبح فلکه دوم صادقیه




+ چقدر لاشی ها زیاد شدن امروز میخواستم حاله یکیشونو بگیرم دسبند سبز میبندند میرن مکان


+ همت و موج اندیشه و فرهنگ آشتی رفع امتیاز شد


+ نظرتون راجع به برنامه رو به فردا چیه؟






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ