سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
متفاوت ترین وبلاگ پارسی بلاگ
خوبم شما چی ! این وبلاگ جای کسایی که حداقل خدا رو برا خداییش قبول دارن
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 18
کل بازدید : 473908
کل یادداشتها ها : 932
خبر مایه


 

محمد رستم‌پور

مدت هاست؛ شاید چندین و چند سال... از زمانی که خود را متعلق به یک هویت سیاسی- اجتماعی شناخته‌ایم و از زمانی که مفهوم حق و باطل را توانستیم حداقل بنویسیم و هجی کنیم... مدت هاست که با مسئله‌ای به نام فلسطین رو به رو هستیم.

فلسطین را نخستین بار کجا دیدیم یا کجا شنیدیم؟ قطعاً هیچ یک از ما به خاطر نمی‌آورد. پدران و مادران ما هم چیزی به یاد نمی‌آورند. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها هم... فلسطین از مدت‌ها قبل، از زمان‌های بسیار دور، اگر نگوییم در تک تک لحظات، در بخشی از زندگی ما حضور داشته است. حضور فلسطین در ذهن و جان و زندگی و مرگ و دیروز و امروز و فردای ما یک حضور مسلم و مقتدرانه است که هر اندازه هم بخواهیم با آن کنار بیاییم، نمی‌توانیم.

روزی نیست که خبری از فلسطین در روزنامه‌ها چاپ نشود. روزی نیست گزارشی درباره فلسطین از تلویزیون پخش نشود. روزی نیست که اسم و رسم و نام و یادی از فلسطین از افکار عمومی جامعه صادر نشود. شبی نیست که با خاطره فلسطین به خواب نرویم یا اصلاً به خاطر فلسطین به خواب نرویم!

حقیقت این است، چه بخواهیم و چه نخواهیم. فلسطین بخشی از ذهن و باور ما را اشغال کرده است. البته اگر اعتراف نکنیم که فلسطین حتی فرهنگ جمعی و جهان بینی ما را نیز تحت الشعاع قرار داده است. این فلسطین است که هر روز به آسایش و آرامش ما تجاوز می‌کند. این فلسطین است که نمی‌گذارد آب خوش از گلوی ما پایین برود. این فلسطین است که شش میلیون سلول خاکستری ذهن ما را سوزانده است. این فلسطین است که هر روز و هر هفته، با چکمه‌های سفت و سخت حقوقی‌اش، با هلی‌کوپترها و تانک‌های نظری‌اش، با سربازان شجاع و بی‌باکش به جغرافیای فرهنگی و اجتماعی و ذهنی ما وارد می‌شود و بخشی از باور و ایمان ما را، بخشی از زمان و جهان ما را، بخشی از سرزمین اعتقادات و دیدگاه‌های ما را غصب می‌کند. این فلسطین است که مدام رفاه‌زدگی و عیش‌طلبی ما را قتل عام می‌کند و ما را از خاک بی‌دردی و راحت‌طلبی‌مان آواره می‌سازد. این فلسطین است که ما را بی‌خانمان و بیچاره کرده است. این فلسطین است که نمی‌گذارد دردهای خونین 60 سال دوری و فراغ از موطن بی‌تفاوتی و روزمرگی، 60 سال خوشی و خوش گذرانی، 60 سال ادعای بدون عمل، 60 سال انتفاضه شعر و شعار کلیشه‌ای التیام پیدا کند. این فلسطین است. اشغالگر و تروریستی که منطقه را به شدت ناامن کرده و نفس گرم امنیت شیوخ خوش‌رو و مهربان و شکم گنده خاورمیانه در سایه آمریکا و اسرائیل را به شمارش انداخته است!

 اما مگر ما فلسطین را انتخاب کردیم؟ مگر ما گفتیم فلسطین پاره تن جهان اسلام است؟ اگر فلسطین راست می‌گوید و بر حق بودنش را تأکید می‌کند، یک رفراندوم به پا کنید تا معلوم شود که فلسطین برای ما نه یک مسئله اسلامی است و نه یک مسئله انسانی. تا معلوم شود که ما نه به زیتون علاقه‌ای داریم و نه عاشق چشم و ابروی اسماعیل هنیه هستیم. تا معلوم شود که دیگر فلسطین آن قدر برای ما عادی شده است که حتی خبرش را در صدا و سیمای جمهوری اسلامی‌مان، بعد از خبر مسابقات گوسفند سواری ماساچوست می‌آوریم! تا معلوم شود که فلسطین بهانه‌ای است که تنها چهار تا سازمان و نهاد به نام او و برای او فقط و فقط بیت‌المال را بچاپند و آخر الامر هم گزارش رد کنند که اوضاع بی نهایت عادی است و امنیت ملی لازم نیست ککش را بگزاند، چرا که مصالح اسلام و مسلمین در آب نمک خوابانده شده‌اند. تا معلوم شود که اگر دست ما باشد، فلسطین را با همه عرض و پهنایش، با همه آب و خاکش، با همه مرد و زنش، با همه کوچک و بزرگش، با همه تاریخ و مقاومتش، به یک فنجان نسکافه داغ "نستله" یا به یک لیوان نوشابه خنک "میراندا" می‌فروشیم، خوب هم می‌فروشیم. این منطق ماست. فلسطین را از جان و دل دوست داریم، تا آنجا که مزاحم خور و خواب ما نشود. امروزه روز بهتر است حتی احادیث و روایاتی را هم که به رفیق بازی اسلامی با نام خوشمزه وحدت مسلمین می‌پردازند، از کتاب‌ها پاک کنیم تا خیالمان از جهت تربیت نسل آینده نیز راحت شود. آخر ما را به فلسطین چه کار؟ به نظر می‌رسد از میان تمام ضرب‌المثل‌های فارسی، باید این را که "چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است" روی دیوارهای بیت المقدس اسپری کنیم تا هیچ کشور و سرزمینی، هیچ مملکت و حاکمیتی، حتی اگر هم مسلمان باشد، هوس دراز کردن دست له شده‌اش به سوی نفت بدبوی ما به سرش نزند. به جد سعی کنیم در اولین فرصت، رئیس جمهوری از میان همین خودفروختگان کار وطن -که هم هولوکاست، این حقیقت انکار ناپذیر تاریخ بشریت، را از جان و دل باور داشته باشد و هم برای افشای مظلومیت اسرائیل و آمریکا، این دو صلح طلب جهان معاصر و اعلام فساد سیاسی و اقتصادی فلسطین داد بزند و هوس محو اسرائیل از روی صحنه زمین هم به سرش نزند- انتخاب می‌کنیم تا هیچ عنصر مکتبی انقلاب اسلامی، حقیقت طلبی فطری‌مان را قلقلک ندهد.

برای یک بار هم که شده بیاییم تکلیف خودمان را حداقل با وجدان‌مان در باب فلسطین یکسره کنیم و به جای پاره کردن حنجره مبارک در راهپیمایی‌ها و بیدار سازی‌ها و جر دادن شلوارها هنگام بالا رفتن از دیوار سفارت خانه‌ها و فتح خونین و گاز اشک آوریِ خاک دیگر کشورها، فکر کنیم نسبت ما با فلسطین چیست؟ چرا از فلسطین حمایت می‌کنیم؟ سقف آرمان‌خواهی ما در مورد فلسطین تا کجاست؟ تا کجا حاضریم از موجودیتی به نام آرمان فلسطین دفاع کنیم؟ تا پای جان؟ تا سر میز ناهار؟ یا تا جایی که روال عادی صبح تا شام‌مان به هم نخورد؟! آیا تاکنون سعی کرده‌ایم به جای فقط خبر شنیدن و حداکثر تأسف خوردن و بلافاصله فراموش کردن، حداقل جای فلسطین را روی نقشه پیدا کنیم؟ چه قدر درد فلسطین داریم؟ ریشه داشتن دغدغه فلسطین در وجود ما چیست؟ بی دردی یا پردردی؟

فلسطین، عرصه امتحان ماست. امتحان آرمان‌خواهی یا عافیت‌دوستی، امتحان منفعت‌طلبی یا مصلحت‌محوری، امتحان دنیا یا آخرت، امتحان شعار یا عمل... جوگیر نشده‌ایم و در این موجی که امام روح الله به راه انداخت، غرق نشده‌ایم؟ خدا پدر او را بیامرزد که یک روز را روز قدس نامید تا به اندازه کافی راهپیمایی کنیم، وقت تلف کنیم و البته شعار بدهیم و تکبیر بگوییم تا تکلیف سیاسی‌مان را به نحو شایانی انجام داده باشیم و خیال‌مان برای یک سال راحت شود. حُسن در خور توجه گرامی‌داشت روز قدس این است که ما هر سال بلندگوهای سازمان تبلیغات و نهادهای تابعه را امتحان می‌کنیم و باز هم می‌فهمیم که این بلندگوها خراب است! اگر نظام در سیر حرکتش در این حیات 30 ساله، یک رویکرد را تنها در یک حوزه از مسائل فلسطین دنبال کرده بود، اکنون خیلی جلوتر از این بودیم. ما اینجا هم داریم شوخی می‌کنیم. اینجا هم داریم بازی می‌کنیم. فقط جرأت و جسارت سوژه بازیمان فرق کرده است. بر فرض اگر حدیثی که 600 بار شنیده‌ایم، یعنی حدیث پیامبر معصوم دین سیاسی اسلام: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» صحیح باشد، ما مسلمان هستیم یا نیستیم؟ از همه اینها که بگذریم، اگر همان خبر شنیدن‌ها را هم بی‌خیال نشویم و هر از گاهی به تصاویر حداقلی که از فاجعه فلسطین پخش می‌شود، نگاهی بیندازیم، درمی‌یابیم که موضوع فلسطین از یک مسئله اسلامی فراتر رفته و به یک موضوع انسانی تبدیل شده است. اگر حاضر به شنیدن واقعیت هستیم، باید بدانیم انسانیت‌مان هم در خطر است. مراقب باشیم که مدت هاست؛ شاید چندین و چند سال... از زمانی که خود را متعلق به یک هویت سیاسی- اجتماعی شناخته‌ایم و از زمانی که مفهوم حق و باطل را توانستیم حداقل بنویسیم و هجی کنیم... مدت‌هاست که با مسئله‌ای به نام فلسطین رو به رو هستیم.


+ سلام


+ چه باحال هر وقت من هستم هیشکی نیست


+ چه خبرا؟


+ جاتون خالی تو کتابخانه داریم میدرسیم


+ دیروز یکی زنگ زده میگه شمارت با اسمت تو لیست شیطان پرستاست مگه میشه؟


+ بی بی سی به سیم آخر زد! تلویزیون دولتی انگلیس، برای تاثیرگذاری بر راهپیمایی 22 بهمن، پخش 24 ساعته برنامه های خود را آغاز کرده است.




+ فراخوان کروبی 10 صبح فلکه دوم صادقیه




+ چقدر لاشی ها زیاد شدن امروز میخواستم حاله یکیشونو بگیرم دسبند سبز میبندند میرن مکان


+ همت و موج اندیشه و فرهنگ آشتی رفع امتیاز شد


+ نظرتون راجع به برنامه رو به فردا چیه؟






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ