سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
متفاوت ترین وبلاگ پارسی بلاگ
خوبم شما چی ! این وبلاگ جای کسایی که حداقل خدا رو برا خداییش قبول دارن
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 31
کل بازدید : 474488
کل یادداشتها ها : 932
خبر مایه


 

 مسعود فراستی منتقد فیلم در نگاهی به کارنامه فیلمسازان برجسته سینمای ایران نظر خود را در مورد آنان بیان کرد.

به گزارش خبرآنلاین، این منتقد که در کافه‌خبر در مورد دیدگاه خود نسبت به سینمای ایران و آثار فیلمسازان سخن می‌گفت درباره برخی از چهره‌های سرشناس کارگردانی از جمله ناصر تقوایی گفت: «ناصر تقوایی فیلمساز خوبی بود،‌ اما الان را نمی‌دانم. ناصر تقوایی دیگر در ذهن من ننشسته. او «آرامش در حضور دیگران»، «دایی‌جان ناپلئون» و «ناخدا خورشید» را دارد.»
 
او ادامه داد: «داریوش مهرجویی فیلمساز بدی است. مهرجویی اصلا فیلم خوب ندارد. فقط یک نصفه «اجاره‌نشین‌ها» دارد. «پستچی» هم بیشتر وامدار نمایشنامه و تئاتر است و کلا مهرجویی فیلمساز خوبی نیست و «گاو» هم فیلم خوبی نیست.»
 
فراستی درباره بیضایی گفت: «بیضایی «باشو غریبه کوچک» را دارد و... نمی‌آید دیگر... البته از جنبه فیلمسازی او.»
 
این منتقد درباره ابراهیم حاتمی‌کیا نیز اظهار داشت: «حاتمی‌کیا دو فیلم خوب «دیده‌بان» و «مهاجر» را دارد. مجیدی هم دو فیلم خوب دارد، «بچه‌های آسمان» و یک نصفه «رنگ خدا». باز هم پیدا می‌کنیم.»
 
او در مورد آثار اصغر فرهادی و مسعود کیمیایی گفت: «فرهادی اصلا فیلمساز خوبی نیست. او بی‌خودی اسیر است و نمی‌داند چه می‌گوید و در خودش فرو می‌رود و چیز تازه‌ای نمی‌گوید. بیشتر شعبده‌بازی می‌کند تا فیلمسازی. کیمیایی هم «قیصر» و «گوزن‌ها» را دارد و یک نصفه هم «داش آکل».»

  

 

چهار هفته پس از جشنواره فیلم فجر، برنامه هفت که با هدف گزارش و نقد سینمای روز ایران راه اندازی شده بود، همچنان بدون منتقد به کار خود ادامه می دهد. 

به گزارش رجانیوز، برنامه هفت که به‌طور معمول با حضور مسعود فراستی، آثار سینمای روز ایران را نقد می کرد، پس از آنکه فراستی فیلم جرم مسعود کیمیایی را به‌واسطه سوژه قدیمی و تکراریش، خودارضایی فکری کارگردان نامید، حالا مدتی است که بدون حضور او روی آنتن می رود. 
 
اما غیبت فراستی در این برنامه، به گمانه زنی ها در مورد حذف وی دامن زده است. اگرچه حضور او به مدت یک‌سال در جایگاه منتقد این برنامه تلویزیونی، قابل تحمل بود اما برخی غیبت فراستی را ادامه روند باج دهی تلویزیون به جریان روشنفکری و ماقبل انقلابی در حوزه فرهنگ دانسته اند. 
 
 
این درحالی است که نشستن فراستی در جایگاه منتقد سینمای ایران در تنها برنامه اختصاص یافته به این موضوع در تلویزیون، از آغاز دور از انتظار نبود؛ آن‌هم با سابقه انتقادی او نسبت به همه جریانهای سینمایی ایران در سه دهه اخیر. 
 
از یک‌سو او منتقدی بوده که بیش از 20 کتاب در حوزه های نقد فیلم، فلسفه سینما و تاریخ سینما در سه دهه اخیر، تالیف و ترجمه کرده و حتی امسال با هشت اثر جدید به نمایشگاه کتاب می آید که یکی از آن‌ها با سردبیری وی و به قلم هشت منتقد برجسته سینمای ایران است. 
 
همچنین فعالیت او به‌عنوان دبیر سینمایی ماهنامه سوره در دوره سید مرتضی آوینی نیز نتوانست او را به یک جریان یا جناح سینمایی در ایران منتسب کند؛ بلکه سابقه سه دهه نقد مستقل و فنی آثار سینمایی، فارغ از ملاحظات سیاسی، مدیریتی یا جریان‌شناختی سینمای ایران، او را به چهره ای خلاف جریان و منتقد همیشگی وضع موجود تبدیل کرد. 
 
در هفته های اخیر نیز وی تنها توسط یک جریان خاص تحمل نشده است و جریان ارزشی سینمای ایران به او احترام می‌گذارد؛ وی حتی در مقطعی به مدیریت سینمایی دولت نهم و دهم و سیاست‌های معناگرایانه انتقاد کرده و به‌عنوان نمونه، ملک سلیمان را فیلمی جدی ندانست؛ اما نقدهای تکنیکی و فنی او همواره از سوی سینمای روشنفکری تحمل نشده است. 
 
تعبیر تند او در مورد فیلم جرم نیز کافی بود تا کیمیایی، فراستی را "منتقد غم انگیز" برنامه هفت بنامد و طیف مریدانش در نشریات و محافل سینمایی، فراستی را مورد هجمه قرار دهند. 
 
با این حال، حذف این چهره همیشه منتقد از برنامه هفت، موجب شده این برنامه کارکرد اصلی خود را که نقد و تحلیل آثار روز سینمای ایران است، از دست بدهد و از تک و تا بیفتد. 
 
اگرچه فریدون جیرانی مجری برنامه هفت، می تواند هفته های پایانی سال را با گفت‌وگو درباره عملکرد سال 89 بگذراند، اما قطعا این برنامه برای سال آینده نیازمند تحول اساسی است و با دعوت های پراکنده از چهره های خبرساز سینمای ایران مانند شمقدری نمی تواند در معرض توجه‌ها باقی بماند. 
 
با اینکه این برنامه سال اول حیات خود را در چنین شرایطی به پایان می برد، اما بیش از آنکه به دلیل منتقد ثابتش مورد انتقاد باشد، به‌واسطه اجرای ضعیف برنامه توسط جیرانی مورد انتقاد رسانه ها بوده است.

  

* سیروس مقدم/ پس از بستری شدن زهرا سادات در بیمارستان، شیطان به جلد پرستار می رود تا این طریق سید رضا روحانی جوان را وسوسه کند تا با پرستار رابطه ی نامشروع برقرار کند. صورت خانم پرستار در چندین جای فیلم شیطانی می شود.

* تهمینه میلانی/ زن پس از بستری شدن در بیمارستان به شوهرش توصیه می کند از این به بعد نان آور خانه تویی علاوه بر نگه داری بچه ها و غذا درست کردن به حوزه علمیه می روی و پای درس حاجیه خانم می نشینی و احادیث حقوق زنان را یادداشت می کنی. همچنین زن در بیمارستان جلساتی با زنان دیگر می گذارد و آنها را نسبت به ظلم و ستم های مردان نسبت به زنان و چگونگی احقاق حقوق از دست رفته شان آگاه می سازد...

*مهدی فخیم زاده/ به جای زن، مرد پایش بی حس می شود. و زهرا کماندو مجبور می شود علاوه بر رفتن به حوزه و تدریس جودو به طلاب، مسئولیت مواظبت بچه ها و سایر امور خانه و زندگی را داشته باشد. اما کارگردان برای عدم ایجاد شبهه توانایی زن در اداره خانه، یک کارگر مرد استخدام می کند.

* کمال تبریزی/ طلبه در یکی از روز ها دیر به ملاقات همسرش در بیمارستان می رود. بدین ترتیب به محض ورود به اتاق یک تیر کمان به سرعت از کنار صورتش رد شده و به در اصابت می کند. زهرا پس از پرتاب تیر گریه کرده و به او می گوید : می دونستم ، همیشه پای یک زن در میان است!

* داریوش مهرجویی/ سیدرضا روضه خوان مجالس زنانه بالا شهر تهران است. و برای تأمین خرج پای همسرش فقط کافی است دو تا روضه بخواند...

* بهرام بیضایی/ سید رضا پس از اینکه می فهمد همسرش نمی تواند روی پاهایش بایستد پیش وی می رود سرش را در روی زانویش می گذارد و با چشمانی اشکبار به وی می گوید: ای مونس و همنفسم ای بانوی همچو درّم! چه شده است تو را بر خیز و بیش از این مرنجان دلم را ... زهرا نیز در پاسخ می گوید: تو ای یگانه حاج آقای روی زمین! پاهایم که هیچ همه ی وجودم فدای یک قطره از اشک های تو. بیش از این اشک مریز و...

* جعفر پناهی/ سید رضا از مراحل بستری شدن زنش فیلم برداری کرده و آن را به جشنواره کن می فرستد...

* قاسم جعفری/ زنش را با وانت رفیقش به بیمارستان می آورد. در آنجا اجازه ملاقات را به وی نمی دهند. ناچارا در سالن منتظر می ماند. با پرستار آشنا می شود و در یک فرصت یک جیپ قرمز رنگ کرایه کرده و تا زمان بهبود یافتن زهرا سادات با پرستار به سفر شمال می رود.

*فریدون جیرانی/ از علت افتادن زهرا سادات در چارچوب اتاق جویا می شود، سید رضا می بیند که ساق پای همسرش در اثر ضربات تبر چهار تکه شده و خونریزی فراوان است. سید رضا از ناراحتی چندین بار سرش را به دیوار می زند. سرش به طور وحشتناکی متلاشی می شود. مغز از درون جمجمه اش بیرون میزند و خون ها فواره می زند و شیشه دوربین را نجس می کند.

ادامه مطلب...

  
+ سلام


+ چه باحال هر وقت من هستم هیشکی نیست


+ چه خبرا؟


+ جاتون خالی تو کتابخانه داریم میدرسیم


+ دیروز یکی زنگ زده میگه شمارت با اسمت تو لیست شیطان پرستاست مگه میشه؟


+ بی بی سی به سیم آخر زد! تلویزیون دولتی انگلیس، برای تاثیرگذاری بر راهپیمایی 22 بهمن، پخش 24 ساعته برنامه های خود را آغاز کرده است.




+ فراخوان کروبی 10 صبح فلکه دوم صادقیه




+ چقدر لاشی ها زیاد شدن امروز میخواستم حاله یکیشونو بگیرم دسبند سبز میبندند میرن مکان


+ همت و موج اندیشه و فرهنگ آشتی رفع امتیاز شد


+ نظرتون راجع به برنامه رو به فردا چیه؟






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ