فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفت: تا به حال 7 نفر از متخلفان در بازی پرسپولیس و استقلال دستگیر شدند.
سردار عزیزالله رجبزاده در گفتوگو با فارس افزود: از ساعت 6 صبح امروز درهای ورزشگاه به روی تماشاگران بازشده و در ساعت 6:15 بلیت فروشی آغاز شده است.
سردار رجبزاده گفت: از 7 نفر دستگیر شده طی چند ساعت گذشته 3 نفر مواد فروش، 3 نفر اقدام به فروش بلیت تقلبی و راه انداختن بازار سیاه و یک نفر هم اقدام به درگیری با پلیس کرد.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: تا به حال هیچ مشکل خاصی نداشتهایم و بازی در نهایت نظم در حال برگزاری است و از همکاری تماشاگران در برگزاری این بازی که تا این لحظه مشکلی نداشته تشکر کرده و سازمانها و نهادهایی که در برگزاری این بازی سهم داشته و شرایط را مهیا کردند، سپاسگزاری میکنم.
طراحان اصلی اغتشاشات سیاسی و انتخاباتی، ایجاد اختلال در نظام اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داده اند.
به گزارش ایرنا، اعضای حلقه فکری سازمان آشوب که تا کنون از دستگیری و برخورد قضایی مصون مانده اند در آخرین نشست محفلی شان در یکی از مجموعه های ورزشی تهران با اذعان بر بی فایده و پرهزینه بودن تحرکات خیابانی تصمیم گرفتند، ضمن پایان دادن به مانورهای بی نتیجه خیابانی، به عرصه فعالیت سیاسی و اقتصادی بازگردند و اهداف براندازانه خود را عمدتا در حوزه اقتصادی دنبال کنند.
در این نشست تصریح شد، از آنجایی که تغییر فاز فعالیت با آرام شدن فضا ممکن است، لذا طی یک تقسیم کار میان اعضا قرار شد برخی از آنها با ایجاد تماس و ارتباط با مسئولان نظام به ترمیم چهره خود و بازسازی اعتبار سیاسی تشکل های متبوع شان بپردازند و در سخنرانی ها، مصاحبه ها و بیانیه های جدید خود از ادبیات و واژه های پسندیده و محترمانه درباره مقامات نظام بهره گیرند.
برخی دیگر از اعضای حلقه فکری سازمان آشوب نیز مامور شدند تا ضمن بررسی ظرفیت های اقتصادی کشور، مجموعه ای از کلان سرمایه داران را که در حوزه های اقتصادی و صنعتی فعالند، گرد هم آورند و آنها را برای اجرای پروژه اختلال در نظام اقتصادی و بازرگانی کشور توجیه و سازماندهی کنند.
در نشست محفلی مذکور بر اثرگذاری تشدید تحریم های آمریکا و غرب علیه ایران اسلامی اظهار امیدواری شد.
جلسات اعضای این محفل در جریان آشوب ها در منازل افراد مذکور در محله جماران تهران برگزار می شد و اخیرا در رستورانها و مراکز تفریحی برگزار می شود.
"رضا پهلوی" فرزند شاه مخلوع ایران در مقاله ای در روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نوشت: تحریم های قبلی علیه ایران بی فایده بوده است و تنها نتیجه تحریم ها این بوده است که ایران به بمب هسته ای نزدیکتر می شود.
به گزارش ایرنا، رضا پهلوی در این یادداشت خود نوشت: اکنون زمان آن است یک چیز جدید را (برای مقابله با ایران) امتحان کنیم و آن تقویت جنبش سبز ایران است.
فرزند شاه معدوم افزود: اعضای گروه 1+5 باید بزرگترین متحد خود در جنگ با اشاعه هسته ای را که همان فعالین جنبش سبز هستند در آغوش بگیرند.
"تا کنون ایران در مقابل فشارهای جامعه بین المللی مقاومت کرده است. هیچ میزانی از تحریم نیز کارساز نبوده است. در عوض محمود احمدی نژاد از هر فرصتی استفاده می کند تا در صحنه جهانی حاضر شود و خونسردی ایرانی را نمایش بدهد."
فرزند شاه مخلوع ایران نوشت: قدرتمند ساختن جنبش سبز و کمک به افزایش مخالفان در ایران کلید ایجاد شکست در حاکمان روحانی ایران است.تحریم ها اگرچه مفید خواهند بود اما به ضرر مردم ایران تمام خواهد شد بنابراین غرب باید روی مسایل حقوق بشری در ایران تاکید کند."
وی با اشاره به اینکه تحریم ها علیه ایران راه به جایی نخواهد برد، افزود: اکنون زمان آن است که رهبران جهان پشت حقوق بشر در ایران بایستند و به جنبش سبز قدرتی بدهند که موضوع هسته ای نیز از طریق آن قابل حل باشد.
بر اساس ماده 1259 قانون مدنی، اقرار در اصطلاح عبارت از اخبار به?حقی است برای غیر بر ضرر خود و در کتب فقهی تحت عناوین مختلفی همچون «کتاب الاقرار» یا «قاعده اقرار» به تفصیل درخصوص آن بحث و بررسی شده است. اقرار که از جمله دلایل اثبات دعوی بر اساس ماده ???? قانون مدنى به شمار میآید، از اصول اولیه حقوقى ایران اسلامى است که اثراتی را بر اقرارکننده ایجاد کرده و او را ملزم به اقرار خویش میکند.
در فقه شیعه براى حجیت و اعتبار اقرار به ادله اربعه یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل استدلال شده است اما مهمترین دلیل بر اعتبار اقرار حدیث معروف پیامبر اکرم(ص) است که همه فـقها آن را ذکر کردهاند: «اقرار العقلا على انفسهم جائز»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای عید فطر امسال در دانشگاه تهران با اشاره به دادگاههای اخیر متهمان کودتای مخملی تصریح کردند: متهم هرچه درباره خود در دادگاه بگوید، این حجت است. این که بگویند در دادگاه درباره خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بىارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است.
تأکید حضرت آیتالله خامنهای به مسموع و مقبول بودن اقرار متهمان در دادگاهها که از مسلمات قضایی محکم و مستدل در اسلام است، در حالی بود که اعترافات انجام شده در دادگاههای اخیر به مذاق عدهای از گروهها و احزاب سیاسی کشور که کم هم نبودند، خوش نیامد و به اشکال مختلف درصدد تخطئه آن برآمدند. فرمایشات مقام معظم رهبری که علاوه بر زعامت مسلمین، محل رجوع میلیونها انسانی است که ایشان را اعلم دانسته و به عنوان مرجع تقلید خود برگزیدهاند، در حقیقت آب سردی بود بر تلاشهای کسانی که حیات سیاسی خود را در غبارآلود بودن فضا میبینند و از همین رو هرگونه روشنگری و تنویر افکار عمومی را بر نمیتابند.
به باور تحلیلگران، اقدامات و فعالیتهای اساسی دولت نهم در رشد و شکوفایی کشور که به اعتلای جمهوری اسلامی ایران در جهان امروز منجر شد و تقویت جمهوریت و اسلامیت نظام را به دنبال داشت که انتخابات اخیر گواه اصلی بر آن است، سبب شد تا مخالفان نیز به طور جدی برای نیل به اهداف براندازانه خود دست به کار شوند. اعترافات مطرح شده علیه متهمان کودتای مخملی در ایران، نشان دهنده تلاشهای آنها بود.
محمدعلی ابطحی، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز
انتخابات واقعاً فوقالعاده بود 40 میلیون نفر مسئلهای نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.
اصلاحطلبان پس از شکست در سه انتخابات برای به نوعی محدود کردن مقام معظم رهبری و اعتقادات مردم حرکت کردند.
تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت.بحث تقلب در انتخابات در ایران از سال 76 اولین بار مطرح شد که اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از این صحبت خیلی استفاده کردند و در این انتخابات اخیر هم این بحث را [...] مطرح کرد و در ستاد خاتمی به عنوان مسئول کمیته صیانت از آرا مشغول به کار شد.
تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابانها در چارچوب تقلب بود که میتوانست معنا پیدا کند.
ظرفیت انقلاب مخملی در کشور وجود داشت. تقلب واقعاً در ایران وجود نداشت.
بنده تعجب میکنم که در این انتخابات با وجود اختلاف11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته می شود.
همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمیخواندند، امروز 11 میلیون فاصله را تقلب میخوانند.
واقعاً ما اصلاحطلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید میشنیدیم، نمیشنیدیم. در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را میشنیدیم و این توهم، توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس میکرد که تقلب 11 میلیونی امکانپذیر است.
آقای [...] در جلسهای با حضور دیگر دوستان اصلاحطلب اعلام کرد؛ ما نباید بر روی بحث تقلب در انتخابات پافشاری کنیم چون با این کار اطمینان مردم سلب خواهد شد و دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. در همان جلسه [...] اعلام کرد در انتخابات ریاست جمهوری تقلب قطعی است.
بنده وقتی از موسوی به عنوان هندوانه سربسته یاد کردم به خاطر همین توهمات بود که در موسوی وجود داشت.
مجمع روحانیون منتسب به امام و انقلاب بود لذا حداقل باید این انتساب را نگه میداشت.
من اعتقادم این است که [...] ضربه بزرگی به مهندس موسوی وارد کرد، او در جلسه 23 خرداد مجمع اعلام نمود؛ من به مهندس موسوی گفتهام که نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داریم که میتوانیم مسیر انتخابات را تغییر دهیم. آقای مهندس موسوی به دلیل بیتجربگی و دور بودن از صحنه سیاسی زود تحت تأثیر قرار میگیرد.
اگر به جای پیام به موسوی به احمدینژاد تبریک میگفتیم بهترین وضعیت را امروز در تاریخ ایران دارا بودیم.
کار بدی کردم که در راهپیماییها شرکت کردم ولی [...] به بنده گفت برویم تا به نوعی اعتراضمان را نشان بدهیم.
موسوی در بسیاری از موارد میگفت من طرفدار مردم مسلمان هستم درحالی که این آشوبها دلبستگیهای مردمان مسلمان را نسبت به ایران قطع کرد.
اگر مقام معظم رهبری نبودند و یا اگر ایشان یک قدم به عقب مینشستند امروز هلال ناامنی ایران، افغانستان و پاکستان شکل میگرفت.
موضوع تقلب در ایران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوبها شکل بگیرد.
از رهبری به علت مدیریت چنین شرایطی قدردانی میکنم.
اگر به جای موسوی بودم 13 میلیون آرای خود را برای زنده شدن امید در جامعه به ویژه جوانان مصرف و پس از اعلام اختلاف 11 میلیونی پیام تبریکی در این زمینه صادر می کردم.
معتقدم این جریان دارای سه ضلع است: 1- رأس 2- بدنه محرک 3- شبکه اجتماعی که در حقیقت جسم کار هستند. در بدنه محرک یکسری نقش فعالتری داشتند مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، گروههای لشکرساخته خاتمی مانند گروه 88، یاری نیوز، پویش و... حوزههای مجازی که لحظه به لحظه مردم را دعوت به حضور در خیابان میکرد و شبکههای خارجی که توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش میدادند. نکته مهم این است که خبرنگاران خارجی به این آقایان خیلی نزدیک شده بودند حتی از لشکرهای ساخته شده نیز نزدیکتر بودند. مهمترین نقش این عناصر نگه داشتن مردم در خیابانها بود تا اگر زمانی آقای موسوی اعلام کرد در فلان نقطه شهر هستم بتوانند همه را در آن نقطه جمع کنند. این سازماندهی توسط لشکرهای ساخته شده صورت میگرفت.
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
چرا نگران این موضوع باشیم که در بیرون چه میگویند، هرچه میخواهند بگویند؛ اگر این موضوع، این مفهوم را متبادر کند که در مقابل ظلم به نظام و رهبری سخن میگویم به شکست خود افتخار میکنم.
اگر در گذشته خود با دیگرانی همسو بودم که در پی زاویه گرفتن با نظام یا براندازی بودند و اکنون فاصله میگیرم افتخار میکنم.
مهم آن است که نفاق و رفتارهای دوگانه گروههای سیاسی را نقد میکنیم و این نفاق مورد خدشه باشد زیرا باید ظاهر و باطن مان یکی باشد.
شرایط زندان به ما در صراحت لهجه کمک کرده است و در این شرایط آدم خود را در مقابل خدا عریان احساس میکند.
سعید حجاریان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و مشاور ارشد سیدمحمد خاتمی
انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز میکنم.
با ارائه تحلیلهای ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شدهام.
نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) میگیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبهای از ولایت رسول اکرم(ص) میباشد.
بسیاری از حربههای ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه میشوند.
عدهای از فعالان سیاسی عامداً با توجه به پیامدهای یک نظریه آن را در سطح دانشگاه احزاب و جامعه اشاعه میدهند.
حضرت امام (ره) به ما آموختند که روی پای خود بایستیم و مقهور شرق و غرب نشویم.
از مراجع فکری و نظریه پردازان حزب مشارکت به شمار میروم.
استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام مینمایم.
حمزه کرمی عضو حزب کارگزاران، مدیر سایت جمهوریت، از کارمندان دانشگاه آزاد
این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت مهدی هاشمی بود.
پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند.
جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود.
2 میلیارد تومان از بیتالمال صرف هزینه های انتخاباتی سال 84 شد.
بنده خود را مصداق اتهامات وارده نمی دانم چرا که سایت جمهوریت مدیر مسئول داشته و طبق قانون هم باید مدیر مسئول این سایت پاسخگوی تخلفات آن باشد و شبنامه را هم مجموعه سایت دنبال میکرد و بنده در توزیع این شبنامه ها نیز اقدامی انجام ندادم.
اظهارات بنده نه به دلیل فشار و نه به دلیل اعمال نظر کسی است، چنانچه همین شبهه را درخصوص اظهارات جلسات اخیر برخی متهمان نیز وارد کردند.
یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد کتاب چاپ شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر «م.ه» شد.
سایت جمهوریت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمانهای نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد.
مسعود باستانی روزنامهنگار و خبرنگار فعال سایت جمهوریت
حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور همچون شورای نگهبان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت بسیج و نیز نیروی انتظامی، تضعیف شخص احمدینژاد، ایجاد شبهه در انتخابات، ارائه اخبار ضد و نقیض مبنی بر سوء استفاده از اموال دولتی، القای تقلب در انتخابات جزو محورهایی بود که در راستای وحدت شکنی و ایجاد التهاب در جامعه ما آن را در دستور کار داشتیم.
شبنامهای توسط من و گردانندگان سایت جمهوریت علیه رئیس جمهور که مصداق توهین و افترا بود منتشر شد و مقرر شد تا هزینه مالی این ویژهنامه از سوی کرمی و هاشمی رفسنجانی تأمین شود و سپس پس از تهیه به اعضای ستاد 88 تحویل داده شد تا آنان این شبنامه را توزیع کنند.
من تحت تأثیر القائات برخی از آقایان دچار توهم شدم و در سایت جمهوریت مطالبی را همسو با روزنامههای بیگانه منتشر کردم، از این رو از عملکرد خود پشیمانم.
با توجه به امیال سیاسی نادرستی که داشتم وسیلهای برای پیشبرد اغراض سیاسی برخی افراد قرار گرفتم.
با رادیو فردا، سایت ضد انقلابی روز آنلاین، هفتهنامه شهرگان و نیز رادیو چکاوک ارتباط داشتهام که در خصوص وضعیت کشور سیاهنمایی علیه نظام و نیز اخباری از وضعیت زندانها و برجستهسازی مسائل سیاسی گزارشاتی به این رسانهها ارائه کردم.
از سوی رادیو ضد انقلابی چکاوک به صورت ماهانه بین 300 تا350 دلار طی 2 تا 3 سال دستمزد دریافت میکردم.
دفتر سایت جمهوریت که توسط مهدی هاشمی رفسنجانی اداره میشد در یکی از دفاتر دانشگاه آزاد مستقر بود و مبالغی که به ما ارائه میشد از طریق چکی از سوی دانشگاه آزاد بود.
در سایت جمهوریت با درج اخباری نادرست و نمایش ناکارآمدی دولت نهم اقدام میکردیم.
هدایتالله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
این بازداشت فرصتی بود برای بازبینی و نگرش به عملکرد خود که باید از آن استفاده کنیم تا چراغ راهی برای آینده باشد.
زمینهای به وجود آمد که نظام را در مقابل دموکراسی قرار دادند.
انتخابات دهم ریاست جمهوری دقیقاً از صبح روز بعد از انتخابات نهم کلید خورد.
در حزب کارگزاران نظرسنجیهایی که صورت گرفت مربوط به تنها 4 یا 5 منطقه از تهران بود که به وسیله آن نمیشد حتی در مورد خود شهر تهران نیز قضاوت کرد. این نظرسنجیها در اختیار موسوی قرار میگرفت.
ضد انقلاب در خارج از کشور با قصد و نیت، موضوع تقلب را مطرح میکرد.
در بیش از 40 هزار شعبه اخذ رأی صدها هزار نفر عامل اجرایی و دهها هزار نفر ناظر وجود داشت و اگر تشکیلاتی میتوانست چنین تقلبی با سازماندهی انجام دهد وضع ما امروز در کشور بهتر از این حرفها بود.
اگر نتایج حوزهها به صورت تفکیکی اعلام نمیشد شاید امکان خوانده شدن آرا به نحو دیگر بود.
آقای موسوی در جریان انتخابات گفت که بنده برخی قوانین را قبول ندارم اما به آنها عمل میکنم ولی به سمت اصلاح آنها حرکت خواهم کرد...اما دیدیم که خود او اول این حرف را شکست و با بیانیهای که قبل از پایان انتخابات صادر کرد و خود را رئیس جمهور خواند و آقای خاتمی نیز به وی تبریک گفت این حرف را نقض کرد.
ما به عنوان حماله الحطب آتش افروز این معرکه بودیم.
محسن میردامادی، دبیرکل حزب مشارکت
قرار بود انقلاب مخملی را در ایران بومی کنیم.
سعید شریعتی، عضو حزب مشارکت
در ایام بازداشت جز محبت و احترام مشاهده نکردم.
هر خبری درباره رفتار و گفتار من منتشر شود کذب محض است.
مجموعه مستندات و استدلالهای ارائه شده از سوی نامزد مورد حمایت ما به هیچ عنوان کفایت از ابطال سراسری انتخابات نمیکند و حداکثر در صورت وارد بودن اعتراضات منجر به ابطال 100، 200 یا حداکثر 500 صندوق میشود که با خروج آرای همه کاندیداها از این صندوقها از مجموع نتایج تغییر محسوسی در نتیجه انتخابات حاصل نمیشود.
عدم تعادل و عدم برخورداری موسوی و ماشین انتخاباتیاش از یک شیب و شتاب قابل تحمل در فرایند رفتار تبلیغاتی و انتخاباتی مشکل و اشتباه دیگر ایشان بود.
موسوی ظرف کمتر از سه ماه با چنان سرعت و شتابی پیش رفت که حتی تندروترین مخالفان نظام به جرگه حامیان ایشان پیوستند.
ادعای فوقالعاده بزرگ تحریک کننده و خطرناک موسوی صرفاً مبتنی بر برخی گزارشهای ناکافی و ناموثق تک روانه و اسباب تحمیل پیروی ناگزیر گروهها و شخصیتهای سیاسی حامی از ایشان بود.
کشاندن مردم در خیابان و خیابانی کردن سیاست یعنی به حداکثر رساندن هزینه زندگی سیاسی مردم و این به دور از تدبیر و خارج از رسالت سیاستمدار متعهد است.
مشکل استراتژیک ما از دست دادن «هرم اعتماد» یعنی اعتماد به نفس، اعتماد متقابل میان ما و مردم و اعتماد متقابل میان ما و نظام است.
حزب ما تنها ساعاتی پس از انتشار بیانیه آقای موسوی و صرفاً با تکیه بر ادعاهایشان مردم را دعوت به اعتراض کرد.
هنگامی که اطلاعیه شجاعانه حجاریان در بیان خطاهای فردی و جمعی و استعفای ایشان را از حزب دیدم تردیدی برایم باقی نماند که اولین قدم و کمترین کاری که باید انجام دهم استعفا از مقام حزبی خود در جهت جبران بخشی از آسیبها است.
در ایام انتخابات، سرود سازمانی یکی از فرقههای ضد انقلاب توسط بخشهایی از ستاد آقای موسوی برگزیده شده و بر روی آن نماهنگ انتخاباتی ساخته شد.
مصطفی تاج زاده عضو توأمان حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب
تقلب در انتخابات وجهی نداشت اما به محض اینکه انتخابات تمام شد و من از بچههای استانها سؤال کردم احساس کردم که انتخابات را باختهایم ولی فاصله را 3 به1 نمی دانستیم.
از ساعت 12 که آرا اعلام شد هیچ کس از من نشنید که تقلب شده است. لذا چیزهایی که میگویند به من برنمیگردد و من دخیل نبودهام، البته حزبم بیانیهای داده و بنده را هم مثل آنها مجازات کنید.
این انتخابات به لحاظ کمی جزو کم نظیرترین وبه لحاظ کیفی جزو بینظیرترین انتخاباتها بود. معتقدم این سرمایه 40 میلیونی سرجایش محفوظ است.
همچنین در اظهارات یکی از متهمین آمده است: «... در جلسه روز شنبه مورخ 23/3/88 با آقای تاج زاده و تعدادی از دوستان دیگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد آقای تاج زاده با حالتی بهت زده و خاص حضور داشتند.» از ایشان دو سؤال مطرح کردم سؤال اول: اوضاع رأی آقای موسوی چطور است؟ ایشان گفتند: «رأی آقای موسوی خوب نیست و آقای احمدی نژاد قطعاً در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود. سؤال دوم: به نظر شما تقلب شده؟ که ایشان پاسخ دادند: من با همه استانها جز استان اردبیل تماس گرفته ام نتایج اعلام شده با نتایجی که ما داشتیم هیچ تفاوتی نمی کند و تقلبی صورت نگرفته است.»
بهزاد نبوی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین، مشاور رئیس جمهور سابق
ما هیچ سندی دال بر وجود تقلب نداشته ایم وباید به رأی شورای نگهبان التزام داشته باشیم.
عبدالله رمضانزاده، قائم مقام حزب مشارکت
من همیشه گفته ام ودوستان هم حزبی بنده هم می دانند که تقلب در ایران امکان ندارد.
اعتقاد من این است و خواهد بود که در ایران اگر خیلی تقلب صورت بگیرد از 500 هزار الی یک میلیون رأی تجاوز نخواهد کرد.
این اشتباهات خودمان است که در تحلیلهایمان آرای شهرهای کوچک و روستاها را که به سمت احمدینژاد بود جدی نگرفتیم.
ما به دنبال واقعیتهایی میگشتیم که تحلیلهای خودمان را درست از آب در بیاورد و خوراک را برای تحلیل ذهنی خودمان فراهم میکردیم.
محسن صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی و رئیس هیأت اجرایی مشارکت
به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است حتی اگر فرض را هم بر تقلب بدانیم یک میلیون، دو میلیون.
برای خود من نیز سؤال است فردی مانند مهندس موسوی که عملکردش در انقلاب اسلامی روشن است در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضو میباشد و افرادی همچون آقایان [...] و [...] که در دورههای گوناگون وزیر کشور بودند چنین ادعایی در مورد تقلب در انتخابات را دارند.
من در هیچ راهپیمایی شرکت نکردهام و این راهپیماییهای پس از انتخابات را نیز تأیید نکردم. چرا که به این دست راهپیماییها اعتقاد ندارم، انتهای آنها به اغتشاش وصل میشود.
دولت نهم اقداماتی از قبیل پرداخت انواع و اقسام وامها به روستاها و کمک به حاشیه شهرها داشته و برای مثال به یک میلیون خانوار زمینهای 99 ساله و به 20 میلیون نفر سهام عدالت داده است. بنابر این از قبل هم محرز بود که دولت موجود با یک اختلاف بالایی برنده خواهد شد و نیازی به تقلب نبود و من این موضوعات را در دفاعیه خود نیز آوردهام.
من معتقدم اگر استحاله فرهنگی ادامه یابد با توجه به اینکه سن و سال بنده نیز بالا رفته است دیگر فعالیت سیاسی نمیکنم.
شهابالدین طباطبایی، رئیس ستاد 88 موسوی، از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت
ای کاش که همانطور که بنده اشتباهات خود را پذیرفتم دوستانی که با اطلاعیهها و مواضع خود سبب مسائل پس از انتخابات شدهاند عواقب کار خود را میپذیرفتند.
با حضور موسوی در عرصه انتخابات، خاتمی کنار کشید که این امر اکثر گروههای اصلاحطلب را ناخرسند کرد.
از همان ابتدای ورود موسوی وی و مجموعه نزدیکش دچار عارضه توهم پیروزی بودند.
اعضای کمیته صیانت از آرا دائم به موسوی میگفتند که جزو ابطال انتخابات مطالبهای نداشته باشد.
شنیدم که یکی از نزدیکان موسوی به نقل از وی گفته است: «من 68 سال سن دارم و 7 تیر را دیدهام و چیزی برای از دست دادن ندارم از این رو معتقدم که موسوی با طرح بحث تقلب رودرویی با چارچوب نظام را ایجاد کرد.»
هر چه درباره مردم روستاها گفتم به آن بی توجهی شد و همه دوستان میگفتند پیروزی موسوی در دور اول غیر قابل اجتناب است. این در حالی بود که در روستاها مشکل رأی داشتیم.
آنچه باید محفوظ بماند اصل نظام، قانون اساسی و ارکان آن است و باید از به دام افتادن در دامن بیگانگان پرهیز کرد.
مصاحبهام با بی.بی.سی درباره تجمعات را قبول دارم.
عبدالله مؤمنی، دبیر سابق تشکیلات غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت
ما در آستانه انتخابات بحثهایی همچون تقلب در انتخابات و وجود مناسبات ناسالم بر پیکره نظام را به طور گسترده در سطح رسانههای خود مطرح کردیم و به همین دلیل خود را در اتفاقات بعد از انتخابات سهیم میدانیم.
تمام اتهامات خود را میپذیرم و کارنامه خود را غیر قابل دفاع میدانم.
عدول از اصول و فقدان مرزبندی شفاف و اصولی میان دفتر تحکیم وحدت با گروههای التقاطی و تأثیرپذیری از گروهکهایی چون منافقین و مارکسیسمها و جریانات اپوزیسیون داخلی موجب استحاله دفتر تحکیم وحدت شد.
نقشآفرینی گروههای اصلاح طلب در فعالیتهای دفتر تحکیم وحدت استقلال این دفتر را مورد خدشه قرار داد و این تشکیلات به مناسبترین محمل برای مخالفین و معاندین با نظام تبدیل شد و تغییر آرم دفتر که مزین به تصویر بنیانگذار جمهوری اسلامی بود آغازی برای انحراف مجموعه و رفتن به سوی مقابله با نظام شد.
دفتر تحکیم وحدت هر ساله در سالگرد 18 تیر با برگزاری تجمعات غیرقانونی سعی در بحران سازی و تنش آفرینی داشت.
ارسال نامه برای خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در آستانه انتخابات مجلس هفتم به منظور حمایت از اصلاحطلبان از اقدامات غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت بود که قبح دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورمان را شکست. همچنین همکاری با جریانات مارکسیستی در برگزاری مراسم پاسداشت دانشجو در روز 16 آذر و طرح ساختارشکنانه فراخوان رفراندوم به منظور تغییر در اصل نظام از دیگر اقدامات غیرقانونی این تشکل بود.
موضعگیریهای ما در مخالفت با سیاستهای کلان نظام منطبق با سیاستهای دشمنان جمهوری اسلامی بود و به عنوان نمونه در زمینه مسأله هستهای برخلاف خواست عمومی جامعه که این فناوری را حق مسلم ایرانیان میدانست، حرکت کردیم.
نتیجه عدول از اصول و فقدان مرزبندی شفاف با گروههای التقاطی و استفاده ابزاری اصلاح طلبان از دفتر تحکیم وحدت منجر به آن شد که این تشکل جایگاه ویژهای در میان جریانات ضد انقلاب پیدا کرده و برای آن کارکرد اپوزیسیونی یابد.
در سایت ادوار نیوز با هدف ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به متولیان امور اخبار مختلفی منتشر میشد که از جمله آنها اعلام خبر جعلی واجدین شرایط شرکت در انتخابات برخلاف آمار رسمی و انتشار اخبار غیرواقعی در باره نرخ تورم و بیکاری و تخریب دولت به ویژه در عرصه سیاست خارجی بود.
پایبندی به قانون از شعارهای همیشگی ما بود اما در عمل از پایبندی به قانون عدول کردیم و حاکمیت و دولت را متهم به بیقانونی میکردیم.
ما حاکمیت را مخالف دموکراسی وحقوق بشر و قانون معرفی میکردیم اما خودمان تجمعات و میتینگهایی را برگزار کردیم که هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی در تضاد با قانون اساسی بود ولی از این ابزار برای پیشبرد و مقاصد خود استفاده میکردیم.
ما از هر وسیلهای برای تخریب نظام بهره میجستیم و به عنوان نمونه هر کس که به دلایل امنیتی یا سیاسی دستگیر میشد، دستگیری وی را خودسرانه میخواندیم و با حمایت از متهمان و محکومان دادگاه به دنبال اعمال فشار بر دستگاه قضایی بودیم.
جلسهای را با عنوان نقد طرح ارتقای امنیت اجتماعی در محل سازمان ادوار تحکیم وحدت برگزار کردیم که سخنران آن آقای آغاجری بود و نه تنها در این جلسه از اراذل و اوباش حمایت شد بلکه یکی از سخنرانان به دفاع از اعضای سازمان منافقین پرداخت.
با تعدادی از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکیم با هدف شرکت در کلاسهای آموزشی به مدت یک هفته به آلمان رفتیم که همه هزینه آن توسط امریکا و تحت پوشش یک نهاد حقوق بشری تأمین شده بود.
سازمان ادوار تحکیم وحدت با سران گروهکهایی چون نهضت آزادی، جبهه ملی - شورای موسوم به ملی مذهبیها و فعالان حقوق زنان و کمپین جلساتی داشت که در قالب این جلسات مطالبی ساختارشکنانه به منظور ایجاد چالش برای حاکمیت مطرح میشد.
در گام نخست در انتخابات به طرح کاندیداتوری عبدالله نوری وزیر کشور دوره اصلاحات که محکومیت قضایی داشت پرداختیم و این کار با علم به رد صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان صورت گرفت. هدف ما ایجاد جنبش اجتماعی در راستای چالشآفرینی برای نظام جهت تغییر ساختار بود و مقرر گردید اگر نوری
رد صلاحیت شد نیروهای اجتماعی را به حمایت وی سامان دهیم و اگر تأیید صلاحیت شد به طرح مطالبات ساختارشکنانه خود بپردازیم.
در ستاد انتخاب کروبی ستاد شهروند آزاد را تشکیل دادیم و با صدور بیانیه و منشوری از مطالبات ساختارشکنانه و رادیکال خود در همه حوزهها فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کردیم.
تجمع غیرقانونی و راهپیمایی بدون مجوز از میدان ونک تا میدان تجریش به عنوان نمونهای از فعالیتهای ساختارشکنانه ستاد شهروند آزاد بود که در این تجمعات و راهپیمایی شعارهای توهینآمیزی علیه ارکان و مسئولان نظام و همچنین مسائلی همچون حجاب سر داده شد که این شعارها ربطی به تبلیغات انتخاباتی نداشت.
تجمعات تنشزا و افراطی و تحریککننده ما در آستانه انتخابات، بسترساز آشوبهای فردای انتخابات بود و ما قطعاً در این زمینه مقصریم.
ما به عصیانگری علیه نظام پرداختیم و مسائل بعد از انتخابات نشان داد که نشانه گرفتن انتخابات بهانهای برای نشانه گرفتن کانون نظام یعنی جایگاه رهبری بوده است.
دفاعی از خود ندارم و آنچه که بیان کردم برای تنویر افکار عمومی بود و در نهایت از خطاها و اشتباهات بزرگ و رفتارهایی که موجب انحراف و ایجاد بدبینی و بیاعتمادی نسبت به نظام در مجموعه دانشجویی شده بود طلب بخشش میکنم.
گروه سیاسی- فضای ناآرام بعد از انتخابات اگر چه بر جسارت مدعیان گفتگو افزود تا آنجا که آیت الله نوری همدانی، آیت الله مکارم شیرازی و
اگر امروز روحانیت ریاست طلب و حکومتی لقب داده می شود، پیش تر نیز جماعتی ساده دل و فریب خورده و بدون تحلیل سیاسی خوانده می شد.(1) آن روزها تقلید از مراجع حرکتی میمون وار بود.(2) محسن کدیور به صراحت تاکید می کرد که:«تبعیت از بزرگان خصیصه جوامع عقب افتاده است.»(3) روحانیت، قشری گرا و انحصارطلب لقب می گرفت و گفته می شد:«آنها عوام پرور و مقلدپرورند، نه عاقل پرور.»(4)
توهین ها و جسارت ها البته به روحانیت و مرجعیت ختم نمی شد. همه دینمداران، عامل خشونت و قشری نگر تلقی می شدند. می گفتند:«عوامل خشونت در ایران سه دسته اند: 1- رزمندگان جبهه ها 2- گروهی از روحانیون 3- بعضی مسئولین مملکتی.»(5) زیارت عاشورا هم نماد خشونت بود!
اما دعوا نه بر سر مسائل خرد و سطحی که در واقع بر سر اسلام ناب شکل گرفت. صاحب نظران غربگرای اصلاحات، آن روز که فرح پیروزی وجودشان را گرفته بود، می گفتند:«فقه متداول حوزه ها مستمسک خشونت طلبان است.»(6) و کار البته به خط امام هم می رسید؛ یعنی سیره همان کسی که می خواستند در برلین به موزه های تاریخ بسپارندش. روزنامه نشاط می نوشت:«جریان کسروی و حکیم زاده قمی اصلاح طلب بودند و امام و نواب صفوی خشونت گرا و در مقابل جریان اصلاح طلب قرار می گیرند.»(7)
در واقع این ها همه یک خط سیر را دنبال می کنند و نمی توان منفک از هم درخصوصشان قضاوت کرد یا تحلیلشان نمود. امروز صانعی ضمن اشاره به مخالفتش در ماجرای منتظری با افتخار می گوید:«خیلی خوشحال هستم که تنها آخوندی بودم که مردم گفتند که ضد دستگاه و ضد نظام است!» افتخار می کند که مقابل امام ایستاده است. چه کسی؟ همان کسی که برخی حامیانش امروز مدعی پیروی از خط امامند و به نخست وزیری زمان امام مباهات می کنند!! حال چه کسی باید به خط امام برگردد؟!
امروز برخی انقلاب اسلامی را استبدادی می نامند و دیروز نیز. می گفتند:«انقلاب اسلامی ایران شبیه استبداد قجری است.»(8) دبیرکل نهضت آزادی به صراحت تصریح می کرد:«بعد از انقلاب، شاه مستبد رفت ولی استبداد همچنان باقی است، تازه رنگ شرعی هم به خود گرفته است.»(9) این حرفها برای انقلابیون تازه نیست. رونمایی از همان یاوه گویی های سابق است با رنگ و بویی جدید. می نوشتند:«جمهوری اسلامی، حکومت لمپنیسم و فشار است و با قانونگرایی نمی سازد.»(10) چه زمانی؟ همان وقت که رهبر انقلاب هشدار می داد که برخی مطبوعات تبدیل به پایگاه دشمن شده اند. و امروز نیز پایگاه های دشمن به سخن آمده اند. خط مشی همان خط مشی است. بهانه عوض شده است.
آن روزها البته پا را از این فراتر گذاشتند و ساحت معصومین را نیز مورد هجمه قرار دادند:«در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم، حجت نیست. زیرا این قبیل احکام تاریخی و زمانی اند... ممکن نیست پایه های اصلی زندگی سیاسی و اجتماعی انسان بر استنباط از متون دینی مبتنی شود.»(11)
دیگر تکلیف ولایت فقیه مشخص بود:«ولایت فقیه یعنی حکومت توتالیتر و ضدمردمی، یعنی مردم را به زور به بهشت بردن.»(12) و راه چاره هم مشخص:«حکومت دینی جلوی رشد علمی مردم را می گیرد. در نظام لائیک ترکیه، روحیه علم جویی و حقیقت طلبی، بهتر رشد کرده است، زیرا آنجا ارزش های دینی را با علم مخلوط نکرده اند.»(13)
عباس عبدی هم به پیش بینی و تعبیر آینده نشسته بود:«ستاره انقلاب اسلامی متأثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها هم یکسان خواهد بود.»(14)
و بدین ترتیب با صراحت گفته می شد:«حکومت دینی قدرت اداره دنیای مردم را ندارد و ناگذیر به دین دولتی خواهد انجامید و این به وضوح در دیدگاه های امام در قبل و بعد از انقلاب یافت می شود و دین دولتی هم قهراً به حکومت سکولار منجر خواد شد، یعنی به قوانین زاییده عقل بشری و این همان حاکمیت مردم بر مردم است.»(15)
و این تمام ماجرا بود. داعیه داران این خط سیر، پروتسنانتیزم اسلامی را هجی می کردند و سکولاریسم را انتظار می کشیدند و امروز نیز در عمل چنینند. دعوا بر سر هویت دینی در مقابل تجدد است؛ دعوا بر سر حکومت ولایی است؛ دعوا بر سر انقلاب است؛ بر سر خط امام.
مرجعیتی که مقابل انقلاب بایستد یا گونه ای عمل کند که به هر حال از آن نوعی تعارض استنباط شود، مورد تایید و حمایت مدعیان اصلاح طلبی است و مرجعی که بر راه انقلاب پای بفشارد، مستحق توهین و تکفیر. مرجعیتی ممدوح است که دین کلیسایی را بپذیرد و عرفی شدن دین را و نیز مبانی حقوق بشر و مدرنیته را و یا لااقل سکوت را. اگر نپذیرفت، سطحی، خشونت طلب و بی منطق است.
اصلاح طلبان مرجعیتی را می خواهند که وقتی نظام و انقلاب با تشنج آفرینی جمعی خودخواه مواجه شد، لب فروبندد. مرجعیتی که در خط بندی تجدد و سنت جانب تجدد را بگیرد که اگر نگرفت مستبد است. چنانکه شیخ فضل الله نوری هم از نگاه آنان مستبد بود.(16) اصالت دادن به جامعه مدنی و مدرنیته البته مشخص است که به کجا می انجامد:«اباحه گری جزو لاینفک جامعه مدنی است. جامعه ما با مشکل کمبود قطار شادی، آوازخوانی و دست افشانی و نواختن موسیقی روبرو است.»(17)
پینوشتها:
1-
2-
3-
4-
5-
6-
7-
8-
9-
10-
11-
12-
13-
14-
15-
16-
17-
خبرنگاران صدای آمریکا و بیبیسی فارسی در ادامه شیطنتهای همیشگی خود به جای پوشش اخبار نشست ژنو به انعکاس تجمع تعداد محدودی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در این شهر مشغولند.
به گزارش فارس، خبرنگاران صدای آمریکا و بیبیسی فارسی که در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری و اغتشاشات بعد از آن با اقداماتی شیطنتآمیز در تلاش برای وارونه جلوه دادن اوضاع داخلی ایران بودند، امروز نیز در حاشیه نشست ایران و شش کشور دست از شیطنتهای خود برنمیدارند.
این خبرنگاران در حال حاضر مشغول پوشش خبری تجمع تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در مقابل دفتر سازمان ملل در ژنو هستند.
همزمان با برگزاری مذاکرات فراگیر ایران و شش کشور در ژنو حدود 30 نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین با تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل در ژنو و با در دست گرفتن تصاویر و دست نوشتههایی در تلاش برای جنجال آفرینی رسانهای هستند و میخواهند توجه رسانههای غربی را به خود جلب کنند.
مذاکرات فراگیر ایران و شش کشور با حضور سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان و نمایندگان سیاسی در ژنو در حال برگزاری است.
رئیس اداره کل سازمان زندانهای استان تهران آزادی سعید حجاریان از زندان را تایید کرد.
حجاریان فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی در حدود سه ماه پیش در ارتباط با حوادث بعد از انتخابات دستگیر شده بود.
iهمچنین وکیل مدافع انتخابی حجاریان به ایرنا
حجاریان اواخر خرداماه امسال به اتهام کودتای نرم علیه نظام با سوءاستفاده ار فضای رقابتهای انتخاباتی بازداشت شده بود، با قرار وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
وی در چهارمین جلسه دادگاه متهمان کودتای مخملی اعتراف کرده بود: انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز میکنم. با ارائه تحلیل های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شدهام.
حجاریان همچنین از ملت ایران درخواست کرده بود: از ملّت بزرگ ایران میخواهم همه ما را به بزرگواری خود ببخشند.
سعید حجاریان همچنین در جریان برگزاری دادگاه استعفای خود را از عضویت در جبهه مشارکت اعلام کرد.
از وی به عنوان تئوریسین جریان اصلاح طلب نام برده می شود.
عضو مستعفی حزب مشارکت چندی پیش در گفت و گو با ایرنا، عامل اصلی حوادث پس از انتخابات و فوران نفرت را عملکرد سفارتخانه ها و رسانه های بیگانه، فراخوان های غیرقانونی موسوی، دفاع کورکورانه برخی احزاب سیاسی از خط مشی وی و شایعه تقلب و ضعف مدیریت بحران دانسته بود.