مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی که نامه نگاری اخیرش به اکبر هاشمی رفسنجانی با انتقاد برخی ائمه جمعه مواجه شده بود، به آنها توهین کرد و عبارتی سخیف درباره این ائمه جمعه بهکار برد.
به گزارش ایرنا، کروبی در گفت و گو با سایت حزب اعتماد ملی، ضمن توهین به ائمه جمعه ای که از وی انتقاد کرده اند، گفت که به زودی و در فرصتی مناسب پاسخ آنها را خواهم داد.
دبیر کل حزب اعتماد ملی ، عده ای از ائمه جمعه را به سوء استفاده از جایگاه مقدس نماز جمعه متهم کرد.
شبکه ایران: این روزها به مدد اتهام کلان تقلب 12 میلیونی در انتخابات، بازار اتهام و شایعه های دیگر هم داغ شده و هر کسی که دوست دارد تا بر صدر رسانه ها چهره اش نمایان شود،سعی می کند تا اتهام و شایعه بزرگ تری را طرح کند.
در این باره البته ادعاها و اتهامات بسیاری از سوی چهرهها و گروههای اپوزیسیون مطرح میشود اما آنچه این روزها اهمیت یافته، پیوستن برخی نیروهای سیاسی داخلی به این رویه است.
همه این اتهام ها از تقلب 12 میلیونی در انتخابات گرفته تا آزار جنسی متهمین ، از آنجا که از داشتن مهمترین جزء ادعا، یعنی "سند" محروم هستند،علیرغم موفقیت های کوتاه مدت، البته نتوانسته اند در بلندمدت افکار عمومی را با خود همراه کنند.
در یکی از آخرین موارد ادعا شده، مهدی کروبی کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که تعداد آراء او از آراء باطله نیز کمتر
البته کروبی این ادعا را بر اساس "شنیدههایش" مطرح کرد و سندی برای اثبات آن ارائه نداد؛ اما او ادعا میکند که سند این ادعا را در اختیار دارد.
به دنبال نامه کروبی به هاشمی، علی لاریجانی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی ادعاهای کروبی را کذب خواند و گفت که اگر وی مدرکی دارد باید ارائه کند.
لاریجانی کذب بودن ادعای کروبی را پس از آن اعلام کرد که کمیته ویژه بازرسی مجلس در این خصوص تحقیق و بررسی کرده بود.
اما قسمت جالب ماجرا وقتی بود که "بیبیسی فارسی" در این باره با اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی تماس گرفت تا نظر او را در خصوص گفته لاریجانی جویا شود.
گرامی مقدم در این مصاحبه گفت که لاریجانی باید برای اثبات اینکه در زندان به بازداشت شدگان تجاوز نمیشود مدرک بیاورد!
سخنان گرامی مقدم به قدری عجیب بود که واکنش مجری بی بی سی را به همراه داشت؛ مجری این شبکه تلویزیونی در پاسخ به گرامی مقدم گفت که معمولاً کسی که ادعایی را مطرح می کند باید برای ادعای خود سند بیاورد که گرامی مقدم باز هم گفت: نخیر آقای لاریجانی باید سند بیاورد!
اما این منطق بامزه فقط از سوی سخنگوی اعتماد ملی به کار گرفته نشده و محمد هاشمی، برادر رئیس مجمع تشخیص هم نشان داده که در این زمینه از جمله مبتکرین استفاده از این منطق است.
محمد هاشمی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی که با خبرگزاری ایلنا گفتگو می کرد در بخشی از صحبتهایش به موضوع اعترافات عطریانفر که از دیگر اعضای این حزب است و همچنین محمد علی ابطحی اشاره کرد.
وی با اشاره به تغییر نظر عطریانفر و ابطحی درخصوص بحث تقلب در انتخابات دهم ،قسمتی از سخنان وی در دادگاه را مورد اشاره قرار داد.
هاشمی با اشاره به این بخش از سخنان عطریانفر که گفته بود در زندان متوجه شده که امکان تقلب 12 میلیونی در انتخابات وجود ندارد، این پرسش را مطرح کرد که مگر در زندان چه امکانات یا "سندی" در اختیار آنان قرار گرفته که عطریانفر به عدم تقلب پی برده است؟
برادر رئیس مجمع تشخیص مصلحت در این باره گفت که بالاخره برای رسیدن به این موضوع که در انتخابات تقلب نشده نیاز به اسنادی است!
توسل به این منطق بامزه از سوی اصلاح طلبان در حالی باب شده که مطابق اصل عقلی عام در سراسر جهان و در طول تاریخ، همیشه این فرد مدعی بوده است که باید سند بیاورد؛ به عبارت دیگر این اثبات ادعاست که سند می خواهد نه رد آن.
با این حال عطریانفر نیز در دادگاه توضیح داد که در زندان به دلیل فراغت و امکان تامل و مرور داشته های خود، به این نتیجه رسیده است از آنجا که اولا انتخابات را معتمدین مردم برگزار می کنند وثانیا به دلیل وجود اطلاعات متقاطع حاضرین بر سر صندوق ها، امکان تقلب،آن هم در این حجم غیر محتمل است.
این در حالی است که در روزهای پس برگزاری انتخابات دهم، شورای نگهبان از نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات خواسته بود تا برای اثبات تخلف و آنچه که آنها "تقلب" مینامیدند مدارکشان را ارائه دهند که با وجود تمدید 5 روزه مهلت ارائه این مدارک از سوی شورای نگهبان، هیچ سندی برای اثبات تقلب در انتخابات از سوی نامزدهای شکست خورده و طرفدارانشان و از جمله محمد هاشمی ارائه نشد.
این گونه اظهارات بامزه حکایت از آن دارد که خالی بودن دست اصلاح طلبان برای اثبات ادعاهایشان، آنها را وادار کرده تا در اقدامی عجیب از کسی که به او اتهام وارد کرده اند سند بخواهند.
بدین ترتیب بعید نیست که منظور کروبی از اینکه میگوید سند در اختیار دارد این باشد که هنوز قوه قضائیه برای اثبات عدم تجاوز به زندانیان سندی ارائه نکرده است!
ن
گروه سیاسی- دست التجا به دامان رییس مجمع تشخیص از سوی بازندگان عرصه انتخابات یادآور خاطره هایی بود متعلق به سال هایی نه چندان دور؛ سال هایی که گواهی می دهند پناهگاه امروز تجدیدنظرطلبان برای پیگیری تخلفات رخ داده در بازداشتگاه ها خود روزی از جانب کشتی نشینان دوم خرداد متهم به قتل و تحدید آزادی های دگراندیشان و روشنفکران بوده است! کسی که با الهام گیری از شخصیت مستبد کاردینال ریشلیو فرانسوی، عالیجناب سرخپوش لقب داده شده بود و می رفت تا در قامت یک قدرت طلب تمامیت خواه تصویر شود. این همه البته از برکات آزادی بیان دوره اصلاحات بود.
مسئله اما نه بازخوانی این تعارضات و ابهامات ناشی از آن که واکاوی علت رویکرد دوباره اصلاحات و بررسی چرایی بیتوته در بیت عالیجناب سرخپوش پیشین است. چه چیز تغییر کرد که کاردینال ریشلیو دیروز به حوری مهربان قصه پینوکیو بدل شد؟ در ورای نامه نگاری های امثال مهدی کروبی و التجایی که به دامان رییس مجمع تشخیص می رود، چیست و هاشمی در چنین شرایطی به کدام سو خواهد رفت؟ آیا دامن به دست کسانی چون شیخ بازنشسته اصلاحات خواهد سپرد یا نقشی ورای بازی های فرزندان معنویاش برخواهد گزید؟
هاشمی اگر چه از منظر سیاسی قرابت نزدیکی با مواضع اصلاحطلبان یافت و تا آنجا پیش رفت که کسی چون عطریانفر صراحتاً از اینکه "هاشمی رهبری جبهه اصلاحات را بر عهده گرفته است"، سخن بگوید، اما نوع تعامل و مواجهه اصلاحات با او تصویر واضح و دل چسبی ارائه نمی کند. این واقعیت را می توان از فردای خطبه های نمازجمعه رهبری هم دریافت؛ آن روز که انتظار می رفت اصلاحطلبان از سخنان رهبری مبنی بر سابقه انقلابی آقای هاشمی تیتر اول خود را انتخاب کنند؛ اما در کمال تعجب هرگز چنین نکردند و فرصت اسطوره ساختن از هاشمی را خیلی ارزان به منتقدان فروختند. در واقع اصلاحطلبان هیچ گاه به معنای واقعی کلمه در قامت "دفاع" از هاشمی نبوده و نیستند بلکه تنها در قامت مصادره او و بهره برداری از جایگاه او ظاهر شده اند.
اعتراف ابطحی حجتی است بر این ادعا. اعترافی نه در دادگاه و به قول دوستانش تحت فشار که در آزادی کامل و در مصاحبه با یک سایت خبری در سال 86: «آقای هاشمی هیچ وقت محور اصلاحات نبوده...آقای هاشمی یک شخصیت بسیار قدرتمند در ساختار قدرت کشور است و رفتار آقای احمدینژاد به گونه ای بوده که آقای هاشمی را درمقابل خودش قرار داده. خوب طبیعتاً اینجا فرصت بسیار خوبی برای اصلاحطلبان فراهم شده که از این موقعیت و پتانسیل آقای هاشمی استفاده کنند... در سیاست هیچ چیزی آرمانی نیست... من به یک سری اصول پایبندم اما برای پیشبرد این اصول از امکانات و شیوه های مختلف استفاده می کنم.... برای ما مهم این است که به اصولمان برسیم ولی از راه های مختلف می توانیم به این اصول برسیم؛ یک روز با کمک آقای هاشمی و یک روز هم بدون کمک آقای هاشمی. یک روز با کمک افراطیون، یک روز هم بدون کمک افراطیون... »(1)
به این ترتیب است که می توان به وضوح دریافت مواضع پارادوکسیکال اصلاحطلبان در ظاهر این چنین تناقض نماست و نه در معنا. اصلاحات شأن ویژه ای برای هاشمی نمی شناسد. همان اصلاحاتی که روزی از خاتمی عبور کرد و روز دیگر دست به دامان او شد، امروز هم دست به دامان هاشمی است تا در مسیر تندروی های خود از اختلاف دیدگاه های هاشمی با رییس جمهور بهره بگیرد و از گلایه هایش کوهی بسازد تا رییس مجمع مجاب به همراهی با بازنشستگان سیاسی شود؛ البته نه لزوما در حد جانبداری بلکه در قالب بی طرفی و با همان لحن زیرکانه همیشگی هم برای کشتی به گل نشسته اصلاحات کفایت می کند.
هاشمیِ امروز همان هاشمی است که روزی روزنامه های اصلاحات با اشاره به عملکرد او و دولتش می نوشتند: «تا کنون بسیار اعلام شده است که به جز قتل های پاییز سال 1377، حدود 80 قتل دیگر طی دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی روی داده است. به عبارت دیگر به طور متوسط هر 40 روز، یک قتل مشکوک روی داده است که اسامی برخی از این افراد کم و بیش به گوش ایشان نیز رسیده است.»(2)
هاشمیِ امروز همان هاشمی است که نماد تحقیر روشنفکران، مطبوعات و دانشجویان خوانده می شد.(3) و باید به صراحت از مردم عذرخواهی می کرد: «آقای هاشمی باید به صراحت و به طور علنی از کلیه شهروندان به دلیل قتل های زنجیره ای محفل نشینان در دوران ریاست جمهوری اش عذرخواهی کند.»(4) بعید به نظر می رسد اصلاحات در قبال اتهاماتی که در خصوص هاشمی روز و شب در جراید خود منتشر می کرد، پاسخ روشنی دریافت کرده باشد یا نادرستی آن اتهامات را دریافته باشد. پاسخ این دوگانگی در رویکردهای ظاهری را می توان در همان منفعت طلبی و رویکرد ماکیاولیستی اصلاحات جستجو کرد.
اما هاشمی که همچنان مسئولیت هایی را در چارچوب نظام برعهده دارد، در مواجهه با خواسته بازندگان انتخابات چه خواهد کرد؟ مواجهه با خواسته هایی که با ادبیات زننده امثال کروبی همراه می شود و دست آویز رسانه های برون مرزی هم قرار می گیرد و رسوایی آن تا بدانجاست که سایت خبری وابسته به او هم خبر مربوطه را از آرشیو خود به کلی حذف می کند، از منظر هاشمی چگونه باید باشد؟
هاشمی خاطره خروج از حاکمیت برخی چهره های برجسته را هنوز در ذهن دارد. داستان برکناری شریعتمداری از مرجعیت را خوب می داند و از نامه تند امام خطاب به منتظری هم با خبر است. او جایگاه فعلی خود بین روحانیت را هم خوب می شناسد. در این فضاست که باید واکنش های احتمالی هاشمی را پیش بینی و تحلیل کرد.
بازخوانی قضاوت اصلاحطلبان در خصوص رویکرد هاشمی در بزنگاه ها می تواند راهگشا باشد: «هاشمی رفسنجانی در عمل نشان داده است که حاضر نیست زمان گرفتاری کسانی که به او خدمت کرده اند، کوچکترین قدمی بردارد. نمونه آن می توان از کرباسچی، عبدالله نوری و حتی فائزه هاشمی نام برد. هاشمی رفسنجانی حتی از دختر خود دفاع نکرد. ایشان یا نمی خواهد یا نمی تواند. اگر نمی خواهد که فرد قابل اعتمادی نیست، اگر هم بخواهد و نتواند کمک کند که در این صورت بسیار ناتوان است.»(5)
چندی بعد از نمازجمعه 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب که بسیاری موضوع را تمام شده تلقی می کردند و شرایط کشور هم رو به آرامی می رفت، هاشمی تریبون نمازجمعه را در دست گرفت تا نه به صراحت از تخلف و تقلب بگوید که خود را طالقانی دوم معرفی کند و در قامت یک دلسوز بی طرف و از منظر فرد یک خیرخواه که "درون نظام" قرار دارد، ضمن دعوت به وحدت و کنار گذاشتن اختلافات، از برخی ابهام ها سخن به میان آورد.
سخنانی که دست به عصا در تریبون نماز جمعه فرصت طرح پیدا می کرد اما با وجود همه ملاحظاتی که هاشمی داشت، واکنش غیرمستقیم رهبر انقلاب را موجب شد. سخنان صریح ایشان در باب مسجد ضرار و سوء استفاده از ادبیات روزهای آغاز انقلاب مطابقت هایی با نماز جمعه آن روز داشت و این همه خط قرمز های هاشمی را پررنگ تر می کرد. اعترافات برخی اصلاحطلبان و ناگفته های احتمالی آنان موضوع دیگری است که ملاحظات هاشمی را افزایش خواهد داد. هاشمی در شرایط حساس جایگاه و آبروی خود را مثل شریعتمداری یا منتظری با تندورها پیوند نمی زند و همین مسئله است که بر تصمیمات او در گذشته سایه افکنده و در آینده هم خواهد افکند.
عدم حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه این هفته تهران معنای خاصی دارد و تفسیرهای زیادی را می تواند در پی داشته باشد. این تصمیم چه از سوی او باشد و چه از سوی نظام بر یک مسئله تاکید دارد و آن اینکه هاشمی از این پس در نقش طالقانی دوم هم نمی تواند ظاهر شود. سکوت هاشمی طبعا معنای خوبی را در ذهن داعیه داران جبهه اصلاحات تداعی نخواهد کرد.
این همه بیانگر دو واقعیت است. نخست آنکه اصلاحات دلبستگی واقعی به هاشمی ندارد و او را نردبان خود می خواهد و دیگر اینکه با سیر کنونی می توان آینده ای را به انتظار نشست که هاشمی مثل گذشته در شرایط حساس دوستانش را تنها بگذارد.
پینوشتها:
1-
2-
3-
4-
5-
امام جمعه قم با اشاره به برخی گفتهها در خصوص آزار جنسی زندانیان اغتشاشات اخیر گفت: مردم از نماینده مدعیالعموم میخواهند تا فردی که ادعای چنین حرکتی را کرده، بازداشت و بسزای عمل خود برسانند.
به گزارش خبرگزاری فارس ازقم، حجتالاسلام والمسلمین سید محمدحسین سعیدی ظهر امروز در خطبههای این هفته نماز جمعه قم، که در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد، با اشاره به حوادث داخلی و اختلافات به وجود آمده گفت: اختلافات عامل ضرر بوده و به تباهی کشور میانجامد.
وی ادامه داد: خداوند قوم و خویشی با کسی ندارد و باید خودمان این اختلافها را کنار گذاشته و از ضرر و زیانها جلوگیری کنیم.
حجتالاسلام سعیدی با اشاره به جایگاه ولایت فقیه و لزوم تبعیت از آن گفت: باید همگان به موضوع ولایت فقیه توجه داشته باشیم و آن را به صورت عملی قبول کنیم.
امام جمعه قم گفت: تنها راه بیرون رفت از اختلافات در شرایط کنونی، منحصرا پذیرش عملی ولایت فقیه و تن دادن به کلام شخص ولیفقیه است.
وی گفت: در دوران غیبت حضرت ولیعصر(عج) حجت شرعی و جانشین امام عصر(عج) ولیفقیه است و کلام ایشان تاثیرگذاری خاص خود را دارد.
حجتالاسلام سعیدی افزود: کلام رهبری باید فصلالخطاب قرار گیرد و با توجه به آن اختلافها کنار میرود.
امام جمعه قم با اشاره به مخالفان دولت گفت: کسانی که مخالف دولت بوده و بر طبل کدورت میکوبند، چرا با ولیفقیه مشکل دارند؟ اگر با دولت مشکل دارید، نباید نظام را متهم کنید.
وی با اشاره به برخی گفتهها در خصوص آزار جنسی زندانیان اغتشاشات اخیر گفت: مردم از نماینده مدعیالعموم میخواهند تا فردی که ادعای چنین حرکتی را کرده، بازداشت و بسزای عمل خود برسانند.
وی گفت: بیان چنین حرفهای کذب و دروغی به ضرر کشور و نظام بوده و حداقل انتظار مردم محاکمه این افراد است.
حجتالاسلام سعیدی در ادامه به موضوع معرفی کابینه دهم اشاره کرد و گفت: از رئیس جمهور میخواهیم تا افرادی را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کند که متعهد و لایق وزارت باشند.
وی گفت: رئیس جمهور باید در این زمینه با مجلس نیز مشورت کند و این به آن معنای نفی استقلال قوه مقننه نیست.
امام جمعه قم در ادامه به محاکمه اغتشاشگران اشاره کرد و گفت: همگان شاهد بودیم که جاسوسان در کشور به فکر منافع خود بودند و میخواستند تا نظام را زیر سئوال ببرند.
وی گفت: باید با محاکمه قانونی این جاسوسان تودهنی محکمی به انگلیس زد.
حجتالاسلام سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود به میلاد حضرت مهدی(عج) و برگزاری جشنهای باشکوه در سطح کشور اشاره کرد و گفت: ظهور آن حضرت بستگی به اعمال و رفتار ما دارد که در این راستا وظایف سنگینی را برعهده داریم.
امام جمعه قم گفت: باید با اصلاح خود و همچنین جامعه و قرائت دعا برای تعجیل در فرج، زمینه ظهور را فراهم کنیم.
شبکه ایران:سایت اینترنتی نزدیک به فرزند هاشمی اعلام کرد که هاشمی در سفر به مازندران نه کرباسچی را به همراه داشته و نه به کسی پول داده و نه نامه کسی را پاره کرده است!
یک سایت اینترنتی که گفته میشود نزدیک به فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است نسبت
این سایت اینترنتی اعلام کرد که در این سفر نه مبالغی به روستائیان پرداخت شده، نه کرباسچی در این سفر همراه هاشمی بوده و نه رئیس مجلس خبرگان میهمان افراد مذکور بوده است!
همچنین این پایگاه خبری گفته که تنها بخش درست در گزارش حاشیه سفر هاشمی به مازندران، حضور وی در امامزاده ابوطالب سوادکوه و زیارت این امامزاده هنگام تحلیف است.
"تکذیب" گزارش شبکه ایران درباره سفر تفریحی هاشمی در حالی در این رسانه منتشر شده است که در تمام متن آن، اشارهای به این نکته که چه کسی این اطلاعات را تکذیب کرده، نشده است.
از این روست که خبر منتشر شده ازسوی این سایت بیشتر به اطلاعیه روابط عمومی دفتر فرزند رئیس مجمع تشخیص شبیه شده تا اقدام یک رسانه در راستای اطلاع رسانی.
با این حال منابع خبری شبکه ایران که از نزدیک در جریان برنامههای هاشمی رفسنجانی بوده اند، باردیگر بر صحت این اطلاعات درباره این حاشیهها تاکید می کنند.
از سوی دیگر تکذیب خبر شبکه ایران در مورد حاشیه های سفر هاشمی به مازندران، این فرضیه را تقویت میکند که این سایت خبری نه تنها نزدیک به فرزند هاشمی رفسنجانی است بلکه از سوی شخص او اداره شده و عوامل آن حقوق بگیران وی هستند.
گفتنی است فردی که خود را سردبیر این رسانه معرفی کرده پیش از این، اداره یکی از سایتهای خبری پربیننده را نیز بر عهده داشت که به علت اتخاذ مواضع افراطی وی، این سایت فیلتر شد.
این سایت خبری همچنین در مطلبی که امروز منتشر کرده عصبانیت خود را از برنامه تبیینی سیما درباره شایعات مرتبط با "مرگ ترانه موسوی"نمایان کرده است.
مواضع تند این پایگاه اینترنتی در حالیست که مواضع و عملکرد افراطی فرزندان هاشمی رفسنجانی به خصوص مهدی و فائزه در جریان انتخابات اخیر و حوادث پس از آن اعتراض چهرههای سیاسی و مردم را به همراه داشته است.
در این زمینه محمد علی ابطحی در اعترافات خود در دادگاه اغتشاشات اخیر گفته بود که "مهدی هاشمی و آدمهایش" تلاش بسیاری را برای نگه داشتن مردم در خیابانها به کار بسته بودند.
مرتضی نبوی، یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام هم امروز در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا ،با اعلام این نظر که هاشمی باید درباره رفتار خلاف خانوادهاش موضع گیری کند، گفت: نهادهای قانونی نیز باید نسبت به فرزندان هاشمی موضع گیری انجام دهند.
این منبع آگاه درباره مدت زمان غیبت هاشمی در خطبههای نماز جمعه و موعد بعدی حضور وی اظهار بیاطلاعی کرد.
به گزارش شبکه ایران، یک منبع نزدیک به هاشمی رفسنجانی، دلیل حضور نیافتن وی را برای ایراد خطبههای این هفته نماز جمعه تهران، تأکیدش بر جلوگیری از خدشهدار شدن ماهیت و شأن این مراسم عبادی - سیاسی دانست.
تابناک از قول این منبع نوشته است، هاشمی رفسنجانی ترجیح میدهد که فعلا خطبه نخواند.
منبع این خبر درباره مدت زمان غیبت هاشمی در خطبههای نماز جمعه و موعد بعدی حضور وی نیز اظهار بیاطلاعی کرد.
انجمن اسلامی دانشجویان 10 دانشگاه کشور با صدور نامهای سرگشاده به مهدی کروبی، نسبت به نامه اخیر وی به هاشمیرفسنجانی واکنش نشان دادند و خطاب به وی نوشتند: چگونه بر اساس تعدادی شایعات که می گویید به گوشتان رسیده به وضعیت بازداشتگاه ها اعتراض می کنید درحالیکه عملکردتان درباره زندان بنیاد شهید در دوران ریاستتان که بر هیچ کس پوشیده نیست، را فراموش کرده اید؟
به گزارش رجانیوز، متن نامه انجمن اسلامی دانشجویان 10 دانشگاه کشور به مهدی کروبی به شرح ذیل است:
آقای مهدی کروبی
سلام
قریب به 2 ماه از "نه " بزرگ جمهور ایران به مدعیان اصلاحات که در زیر بیرق نظام لیبرال دموکراسی آمریکایی البته با ادعای خط امام سینه میزدند، میگذرد.
یقیناً تعالی و عظمت این انتخابات و خرد و عقلانیت سیاسی پدیدآورندگان آن بر کسی پوشیده نیست. اما در این بین ابعاد مکشوفه بعد از آن، بازخوانی و رونمایی سناریوهای پشت پرده بر جذابیت و بزرگی این رخداد بیش از پیش میافزاید.
مشاهده اعترافات اغتشاشگران و افرادی که شما در نامه خود به آقای هاشمی از وضعیت آنان نگاشتهاید -ما که معتقدیم برایتان نگاشتهاند- و اعلام داشتهاید اخبار و شایعاتی که برای شما ارسال میکنند، موجبات ناراحتی شما را فراهم آورده است، در کارنامه انقلاب اسلامی و در شناساندن ماهیت کسانی که روزی بر سکوهای قدرت و مدیریت این نظام تکیه زده بودند، مزیت بسیار بزرگی از بلوغ سیاسی در این کهن مرز و بوم به شمار میآید.
2 ماه از بزرگ رفراندومی که 40 میلیون ایرانی حماسه آفرین آن بودند، میگذرد و جالب اینکه امروز شاهد این هستیم که افراد زیادی از اردوگاه جریان رفرمیست که جنابعالی بخشی از آن هستید به تکاپو افتادهاند تا قدری آب رفته را به جوی بازگردانند، در حالی که غافلند از اینکه مردم ایران به یمن شفافسازیهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ماهیت اصلی و چهره در نقاب کشیده دگراندیشان را شناختند و تکلیف خود با مدعیان اصلاحات را برای همیشه مشخص کردند، حتی آنانی که متأسفانه روزی بازی خورده این مکاران عرصه سیاست شده بودند و امروز هشیارانه آنان را محکوم می کنند.
آقای کروبی
مطالعه نامه شما به آقای هاشمی تناقضات و سوالاتی برای ما ایجاد کرد که ما را وادار نمود تا در نامهای سرگشاده این ابهامات را به اطلاع جنابعالی برسانیم، باشد که از در پاسخگویی برآیید.
اول- در مخاطب شما که آقای اکبر هاشمی رفسنجانی بودند؛ فردی که علیرغم کارنامهای که از ایشان سراغ داشتیم در نماز جمعه 26 تیر ماه به ایراد سخنانی دوپهلو پرداختند که حتی خبرگانی که شما از ایشان مشورت با آنان را خواستید در بیانهای مراتب اعتراض خود را به گوش ملت رساندند و خواستار موضعگیری صریح آقای هاشمی شدند.
البته که نظر ما بر این است که انتخاب ایشان میتواند نشان از تعریف یک بازی هماهنگ شده داشته باشد که قرار است توپ این میدان تنها بین مهدی کروبی و اکبر هاشمی پاسکاری شود، تا بلکه مرهمی باشد برای التیام چهرههایی که خود بر آن چنگ انداختید.
حال سوال ما اینجاست درست قبل از انتخابات، نامه سرگشاده شما به آقای هاشمی با محتوایی در اعتراض به ایشان مبنی بر سانسور شما و جمع شدن آنان بر محور آقای موسوی و استفاده از امکانات دانشگاه آزاد در راستای هدایت اهدافشان و رد صلاحیتهای مجلس چهارم با تکیه بر گزارشهای وزارت اطلاعات دولت ایشان و موضعگیریهای صدا و سیما در زمان ریاست برادرشان و...، چه شد؟ آن نامه را فراموش کردید؟ نکند گمانههای ما حول اینکه از سنگر ایمن شما به شخصیتهای نظام تیراندازی میکنند و متأسفانه شما هیچ اطلاعی از آن ندارید، صحت دارد؟ نکند نامههایتان را خودتان نمینویسید؟ شاید هم تاوان سنگین شکست، اینچنین شما را در تحلیل و مدیریت رفتارتان دچار بحران کرده است؟
دوم- در بیحساب و کتاب خواندن دستگیریها؛ این بخش که هنوز شنیدن اعترافات این قماش از افراد شما را مجاب نکرده است که حساب و کتابی در دستگیری آنان در کار بوده برای ما هم سوال است و البته به این هم معترض هستیم که پس از اعتراف دردانهها و دوستانتان، آقایان ابطحی و عطریانفر در پردهبرداری از جلسه هم قسم شدن موسوی، خاتمی و آقای هاشمی، چرا بنا به این اعترافات آقایان خاتمی و موسوی به عنوان افراد دخیل در پیگیری اغتشاشات به دادگاه جهت ارائه پاسخ به سوالات مطروحه، شفافسازی نقش خود و یا شاید هم فرصتی برای برائت و دفاع از این ادعاها به صحن دادگاه فرا خوانده نمیشوند؟
دیگر سخن در این خصوص اینکه مگر آنانی که امروز در بازداشتگاه هستند، کسانی نبودند که با هدایت جریانات برون مرز و گروهکهای تروریستی تعدادی از دوستان و هموطنان ما را کشتند و شهید کردند؟ شما از اینان حمایت میکنید و نگران وضعیت اینان هستید؟ به راستی چرا؟ آنانی که امروز از بازداشتگاه به صحن دادگاه میآیند و اعتراف میکنند، خود میگویند اما انگار شما باورتان نمیشود که عامل انگلیس و فرانسه بودند. تاجبخش میگوید که چه کسانی کجا بودند، با چه کسی ارتباط داشتند، منابع مالیشان از کجاست، جالب است در این بین مهدی کروبی تنها کسی است که باورش نمیشود ضمن اینکه نامه هم میزند.
سوم- در برخورد با برخی نماز اولیها در جمعه 26 تیرماه؛ اگر برای نماز آمده بودند چرا چوب و چماق داشتند؟ اگر میخواستند نماز بخوانند چرا کفشهایشان را در نیاوردند؟ با وضویشان کاری نداریم؛ اللهاعلم اما چرا در کنار رفیق شفیقشان و البته از جنس مخالف! نماز میگزاردند؟ شاید مقصودتان در نامه از آنانی که با اصول بدیهی اسلام آشناییت ندارند همین افراد است، اما انگار منظورتان را به آقای هاشمی بد رساندید مگر اینکه مخالف این نظر را داشته باشید.
چهارم- میدانید چرا مهدی کروبی دیگر آن 5 میلیون رأی خود را در این دوره نداشت؟ مهدی کروبی در سال 84 مردی از جنس چپ سنتی بود و در روحانیت و در میان مردم پایگاهی به همین سبب داشت، در 88 اطرافیان کروبی چه کسانی بودند؟ کرباسچی و خاطره مردم از شهرداری او، مهاجرانی و افاضات او در دوران دوم خرداد، سروش و حملات او به مقدسات مردم و بازی گرفتنهای بچههای انجمن اسلامی و شست و شوی مغزی آنان و حمله به اعتقاداتشان در نشست های 40 روزه، ابطحی و خاطرات او از سواحل لبنان، جمیله کدیور و کنفرانس برلین و...
جناب شیخ مهدی کروبی
چگونه بر اساس تعدادی شایعات که میگویید به گوشتان رسیده به وضعیت بازداشتگاهها اعتراض میکنید و خود را برای بررسی این وضعیت خیالی داوطلب میکنید، درحالیکه عملکردتان درباره زندان بنیاد شهید در دوران ریاستتان که بر هیچ کس پوشیده نیست، را فراموش کردهاید؟ آقای کروبی امیدواریم این حمایتهای شما از سنخ توجیهاتی که برای 300 میلیون شهرام جزایری یا چند روز بعد برای وضعیت مسکن خود آوردید، نباشد. امیدواریم امام راحل و نصیحت ها و هشدارهایشان را به یاد آورید.
این نامه از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای ذیل صادر شده است:
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل