مصطفی کواکبیان سهشنبه شب در برنامه "رو به فردا" مواردی را بیان یا تکذیب کرد که بررسی اسناد موجود نشان از خلاف واقع بودن ادعاهای وی دارد.
به گزارش رجانیوز، حسین شریعتمداری در بخشی از این برنامه هنگامی که کوکابیان به او گفت شما همه را عامل امریکا و استکبار میکنید و حتی درباره محسن رضایی که خودش میگوید سرباز ولایت است، نوشتهاید میخواهد جام زهر به رهبری بنوشاند، گفت: یادداشت من موجود است، کجا چنین چیزی نوشته شده است، اصلاً کسی در این اندازهها نیست که بخواهد چنین کاری بکند.
با این حال، مراجعه به "یادداشت روز" یکشنبه 13/10/88 روزنامه کیهان با عنوان "از شما بعید بود...!" به قلم حسین شریعتمداری نشان میدهد مدیر مسئول کیهان در هیچ کجای این نوشته، اشارهای به نوشاندن جام زهر به رهبری نکرده است.
http://www.kayhannews.ir/881013/2.HTM#other200
شریعتمداری در ادامه مناظره سهشنبه شب به برخی دیگر از گفته های کواکبیان درباره رئیس جمهور اشاره کرد و گفت: قرار بود آقای احمدی نژاد در یک زمانی در تلویزیون سخنرانی کند اما آن برنامه لغو شد ولی روزنامه شما در حالی که هیچ سخنرانی انجام نشده بود، از قول ایشان نوشتید چنین و چنان گفت و جوابش را هم نوشتید.
کواکبیان مدیرمسئول روزنامه مردم سالاری در پاسخ گفت اینها دروغ است، سند بیاورید که شریعتمداری هم در پاسخ گفت ما سندش را داریم و همه به یاد دارند.
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=24088
اما مراجعه به آرشیو روزنامه مردمسالاری در تاریخ 26/01/87 نشان میدهد که ادعای شریعتمداری صحت دارد. این روزنامه در بخشی از گزارش خبری که با عنوان "مشکل گرانی با سخنرانی حل نمی شود" در صفحه سیاست این روزنامه درج کرده، مینویسد: «دولتمردان در نیمه دوم سال 86 بالا خره وجود گرانی و تورم را پذیرفتند؛ اگر چه باز هم تقصیرات را به گردن دیگران انداختند. محمود احمدی نژاد- همچون شب گذشته- چند بار درباره گرانی توضیحات مبسوطی داد و مردم را به آینده ای روشن امید داد؛ آینده ای که نه تنها با گذشت سه سال از عمر دولت نهم هنوز نرسیده، بلکه نشانه ای از آن هم به چشم نمی خورد.»
از شلنگ تخته بازی و اخاذی تا مسئولیت اخلاقی در صدای آمریکا (خبر ویژه)
هم سلولی احمد باطبی و از متهمان آشوب های خیابانی تیرماه 78 اعلام کرد طیفی که باطبی هم جزو آن است برای سرکیسه کردن ضد انقلاب خارجی فعالیت می کنند.
محمدرضا کثرانی در سایت ایران سرفراز به نوسان های سیاسی شدید در عناصری نظیر طبرزدی، باطبی و حسن زارع زاده اردشیر که هم اکنون با صدای آمریکا و برخی محافل مشابه در ارتباطند می نویسد: وقتی طبرزدی به راحتی در زمره مخالفان شلنگ تخته بازی کند و با نیت سرکیسه کردن کسانی که سالیان سال خارج از کشورند و بعضاً از مسایل ایران و تحولات آن آگاهی ندارند جهت بعضی کارها پول می گرفت خود شاهد آن بودم که فردی همانند منوچ محمدی از آن پولها منتفع می شد و با جمع آوری بچه ها در یک سالون خالی و ایجاد سروصدا و رنگ گرفتن روی میز با گوشی اش که آقای مهری با ایشان صحبت می کرد از لس آنجلس اقدام به فریب ایشان می نمودند. طبرزدی با بی کفایتی و ناکارآمدیش سبب پرواز دیگران به قلل بالا شد که فقط فرومایگان اینچنین می کنند. او تشکیلاتی ایجاد کرد که یک مشت سودجو همانند حسن اردشیر و قدیریان در آن گردهم می آمدند.
وی می نویسد: طبرزدی در اصل یک مضحکه بزرگ است. یک احمق همانند پت و مت که فقط گندم نمایی و جوفروشی را خوب بلد است. او با ایجاد تشکیلاتی نام جبهه متحد دانشجویی و یک گروه به اصطلاح رفرمیستی که مثلاً درصدد ائتلاف با گروه های مختلف و مستقل و وابسته و غیره است اقدام به تاسیس یک نهادی کرده است رسماً یک فاحشه خانه (سیاسی درام ریتمیک) است.
اکنون در گروه ایشان از ویکتوریا خانوم و ماسالی 180 درجه چرخشی و احمد باطبی بی هویت که قبل از آن عکس کذا هیچ پیشینه ای نداشت و به مدد آقاحشمت سابقه ای طولانی تر از خود من پیدا کرد و رضا پهلوی و همه و همه در این فاحشه خانه سیاسی جمعند.
در همین حال رشید اسماعیلی از عناصر اغتشاشگر و دارای گرایش به چپ مارکسیستی بعدها تبدیل به لیبرال دوآتشه، در سایت ادوارنیوز وابسته به گروهک ادوارتحکیم وحدت، به ستایش از صدای آمریکا پرداخت و نوشت: صدای آمریکا بناست مبلغ ارزش های گرانقدر و قابل احترام ایالات متحده باشد. این رسانه کوشیده از چهره های قابل احترامی استفاده کند. بسیاری از کارکنان آن، افرادی شریف و زحمتکش هستند که بعضاً در ایران هزینه داده اند اما در برخی موارد به جولانگاهی برای تسویه حساب های سیاسی و شخصی بدل می شود، اپوزیسیون همدیگر را تخریب می کنند.
وی اضافه می کند: در حالیکه کروبی و موسوی - فارغ از هر سابقه ای که داشته اند- اکنون و در داخل مرزهای ایران به رغم همه فشارها در برابر تمامیت دستگاه رعب آور ایستاده اند، آیا مسئولیت اخلاقی و ملی ما این نیست که حمایت و تقویت شان کنیم؟ کدام اقدام اپوزیسیون در خارج از کشور به اندازه اقدام کروبی موثر واقع شده است؟
اکنون که جنبش یک رهبری نصفه و نیمه در داخل پیدا کرده، اپوزیسیون خارج از کشور هنوز گرفتار همان فرقه گراییها، حسادتها و برتری جوییها و رقابت های حقیر است. گویا مشکل اصلی عده ای این است که چرا کروبی و موسوی و چرا ما نه؟ حمله به موسوی و کروبی ما را به کجا می برد؟ برای تسویه حساب وقت هست.