اگر مشایی نبود سایت هاشمی چکار میکرد؟ این سوالی است که کاملا
ذهنها را مشغول کرده است.
مدتی است که سایت هاشمی برنامه کاری خود را تعطیل کرده و به
مرجع مبارزه با مشایی تبدیل شده است.
جالب اینجاست که اطرافیان احزاب حامی هاشمی و سیاستهای وی حتی به
استیضاح امام حسین نیز توجه کردند اما بزودی فراموش شدند و حالا این آقای
مشایی است که سوژه ساز سایت اقای هاشمی شده است.
حالا همه فراموش کردند که اصلاح طلبان به نام اصلاح طلبی چه
بلایی بر سرباورهای مردم آوردند و چگونه حتی آیات قرآن را به بازی گرفتند.
اگر موضع گرفتن در برابر انحرافات فکری شخصیت های سیاسی ناشی از
صداقت و درستکاری این سایت باشد باید پرونده توهین های مکرر اصلاح طلبان و
رسانه هایشان به مرجعیت و هرآنچه به دین مبین اسلام مربطو می شده است
بازگشایی شود.
اشکالی در ادامه روند کاری سایت جناب آقای هاشمی نیست اگر چارتی
از اظهارات اسلام ستیزانه سروش ، حجاریان، کدیور، گنجی و... هم در دولت
آقای خاتمی روی خروجی سایت جناب آقای هاشمی قرار داده شود.
ترویج خرافه در باره امام زمان (عج) و باورهای افراطی در خصوص
کوروش که در برابر توهین های مکرر اطرافیان آقای هاشمی به کلیات دین مبین
اسلام اصولا مساله ای به شمار نمی آید، بیاید هم استحقاق امر آن است که همه
زوایای مساله دیده شود.
حتی پیش بینی میشود اگر هجوم به دین در دولت خاتمی و احمدی نژاد
بصورت جدولی منتشر شود ودرسایت آقای هاشمی قرار بگیرد میتواند مورد استفاده
بسیاری از رسانه های مستقل نیز قرار بگیرد و در آن شرایط به شعور مخاطب
احترام گذاشته شود و این خوانندگان باشند که قضاوت کنند.
امامردم عادت کرده اند به این نگاه بدبینانه و یکسویه که مدتهاست
برای یک دعوای سیاسی ناشی از اشتباهات اطرافیان هاشمی و البته حرکت های بی
ترمز احمدی نژاد ، به ابزاری برای تخریب آبروی بین المللی جمهوری اسلامی
ایران بدل شده است.
سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از یکسال است که مطالبی را
منتشر میکند که نه تنها مصالح نظام را نمایندگی نمیکند بلکه دقیقا برعکس بر
نقاطی متمرکز شده است که نتیجه ان ایراد خسارت بر پیکره جمهوری اسلامی
ایران است.
از مطالب وبلاگ زن بودن ممنوع در مورد هاشمی دیدن کنید