قبیله ای در تایلند که بت پرست هستند , براین عقیده هستند که باید دختری که سنش بیشتر از 14 سال نباشد با شرط اینکه زیبا و مجرد و باکره باشد را در یکی از روزهای سال برای خدای شان قربانی کنند به خاطر امنیت و حفظ حیات خود و دیگران و شفای از بیماریها و غیره .
و اما طریقه ادای مراسم قربانی به الهه:
همه مردم قبیله جلو معبد شان جمع میشوند و آنوقت رهبران روحانیشان دختر را به آنجا آورده و لباسهایش را در میاورند و بر روی یک میز چوبی در مقابل چشمان همه مردم میخوابانند و بعد او را غسل داده و پاک ساخته آنگاه بر حسب اعتقاداتشان او را سر بریده ذبح میکنند و خونش را در ظرفی ریخته به تمام اهالی مینوشانند پس از آشامیدن خون دختر قربانی جسد بی جانش را همانجا جلوی معبد ترک میکنن تاپوسیده و فاسد شود تا زمانیکه نوبت قربانی سال بعد فرا رسد
و عکسهایی از مراسم:
واقعا تاسف باره و حرفی برای گفتن نمیذاره
مسیر 5 کیلومتری تا بهشت، محمدمهدی را به اهدای "کلیه" و "کبد" رساند
خبرگزاری فارس: مرکز پیوند بیمارستان مسیح دانشوری از اهدای دو کلیه و کبد محمد مهدی کودک 12 کیلومتر تا بهشت»اقدام به خودکشی کرد تا روحش بتواند از نظر والدینش درباره او آگاه شود، خبر داد.
قاسمی؛ مسئول امور رسانه مرکز فرآهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، اظهار داشت: محمد مهدی کودک 12 سالهای که بر اثر تقلید از سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» بر اثر خفگی دچار مرگ مغزی شده بود پس از انتقال به بیمارستان سوم شعبان به بیمارستان مسیح دانشوری برای پیوند اعضا منتقل شد.
وی افزود: در این راستا با رضایت خانواده محمد مهدی دو کلیه این کودک برای پیوند به بیمارستان امام خمینی (ره) و کبد وی نیز به بیمارستان نمازی در شیراز منتقل میشود.
به گزارش فارس، محمد مهدی که علاقه زیادی به یکی از سریالهای ماه رمضان با عنوان «پنج کیلومتر تا بهشت» داشت جانش را در راه تقلید از این سریال گذاشت، این کودک در بازی با برادر کوچک خود که عنوان کرده بود میخواهم روح شوم و ببینم بابا و مامان راجع به من چه میگویند روز سهشنبه هفته گذشته وقتی خودش و برادر 6 سالهاش را در خانه دید تصمیم گرفت همانند سریال مورد علاقهاش (سریال پنج کیلومتر تا بهشت) تبدیل به یک روح شود و به مکانهای مورد علاقهاش سر بزند غافل از اینکه بازی او سرنوشت شومی به دنبال داشت و در نهایت با روسری خود را خفه کرد که بر اثر این حادثه دچار مرگ مغزی شد.
خلاصه :یه پسر برا اینکه بفهمه پدر ومادرش پشتش چی میگن دست به این خودگشی میزنه تا روحش از این جور چیزا خبر داشته باشه و به همه جا سرک بکشه.