ابطحی در جای دیگری می افزاید: "به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه ای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابانهای شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند."
ادامه اظهارات محبتی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعیالعموم به شرح ذیل است:
*اهم شباهت های کودتای مخملی شکست خورده در ایران به کودتای مخملی چند کشور نامبرده
1) طرح تقلب با هدف بی اعتماد سازی مردم و مشروعیت زدائی از نظام سیاسی مستقر
متأسفانه برخی از جریانهای سیاسی، احزاب و فعالان سیاسی بدون توجه به هشدارهای معظم له و در یک همنوائی معنادار با دشمنان مرتباً بر توهم احتمال بروز تقلب در انتخابات دامن زدند. آنهم بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی.
یکی از احزاب مورد نظر در این زمینه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که از ماهها پیش از انتخابات چه قبل و چه بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری و دعوت معظم له به پرهیز از همسوئی با دشمن، در بیانیه های رسمی و اظهار نظر های اعضاء آن کراراً بحث تقلب در انتخابات ترویج گردیده است.
سازمان مجاهدین در بیانیه21/1/88 که به عنوان اعلام حمایت از نامزدی میرحسین موسوی ثبت گردیده و تنها 20 روز بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شده است، اینگونه حرف دشمنان را تکرار میکند "سلامت انتخابات به شدت به مخاطره افتاده است به طوری که دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی گرفته تا آراء شرکت کنندگان و تا آراء کاندیداها وجود ندارد "
البته این سازمان ماهها قبل از آن نیز یعنی در تیر ماه سال 87 طی قطعنامه کنگره دوازدهم موضوع تقلب را به نوعی دیگر مطرح می نماید. بعد از اعلام نتایج و پیام رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی مبنی بر تأئید انتخابات نیز سازمان مجاهدین با صدور چند بیانیه، بدون ارائه سند و مدرکی صحت انتخابات را زیر سئوال برده است. به عنوان مثال در اولین بیانیه بعد از اعلام نتایج تصریح شده است: "ما در وجود تقلب و تخّلف تردیدی نداشتیم "
*برخی اسناد جعلی برای تشویش اذهان عمومی در منزل بهزاد نبوی و ستادهای موسوی پیدا شد
این جریان با هدف القاء جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی، نامه وزارت کشور را جعل نموده و با انتصاب افتراء به این وزارت خانه و توزیع وسیع آن قصد فریب افکار عمومی را داشته است. همچنین در بازرسی از منزل آقای بهزاد نبوی عضو مؤثر و محوری سازمان مجاهدین اسنادی دال بر جعل سند با هدف تشویش اذهان عمومی به دست آمده که به پیوست تقدیم دادگاه می شود.
شایان توجّه اینکه نمونه هائی از این اوراق و نامه های جعلی در ستادهای برخی کاندیداهای ناکام و معترض نیز کشف گردیده است.
*متهمین اعتراف کردند که با علم به عدم وجود تقلب، این موضوع را مطرح می کردند
حزب مشارکت، حزب کارگزاران، برخی از اعضاء مجمع روحانیون مبارز نیز رسماً و همسو با رسانه ها و گروههای معاند و مخالف نظام صحت انتخابات را چه قبل و چه بعد از انتخابات مورد تردید قرار دادند.
این مسئله از آن جهت مهم و برای دادگاه قابل توجه است که اولاً طبق آنچه گفته شد مسئله تقلب همزاد با شروع فعالیت های انتخاباتی بوده که حاکی از برنامه ریزی قبلی برای هدفی مشخص میباشد.
ثانیا؛ این مسأله دلیل اصلی بروز تشنجات و اغتشاشاتی است که خسارت مادی و معنوی فراوانی از جمله کشته شدن هموطنانمان را در بر داشت و این در حالی است که متهمین بازداشت شده در اعترافات خود اذعان دارند که با علم به عدم وجود تقلب وبا هدف ایجاد تردید ، موضوع تقلب را مطرح نموده اند.
مازیار بهاری خبرنگار هفته نامه نیوزویک در این رابطه اظهار می دارد:
"رسانه های غربی خط تقلب در انتخابات را حتی قبل از برگزاری انتخابات پیگیری می کردند و بنده هم در یک مصاحبهای با آقای خاتمی این سؤال را از ایشان پرسیدم و پس از مصاحبه با ایشان مشاهده کردم که جریانی مطابق با الگوی کلاسیک انقلاب رنگی در کشور دنبال می شود "
*بهزاد نبوی تقلب در انتخابات دهم را مطرح کرد
محمد علی ابطحی مسئول دفتر رئیس جمهور سابق که اکنون در بازداشت به سر می برد در مورد بحث تقلب اظهاراتی دارد که به قسمت هایی از آن اشاره می شود وی می گوید:
"بحث تقلب در انتخابات در ایران از سال 76 اولّین بار (توسط فرد مورد الاشاره) مطرح شد که اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از این صحبت خیلی استفاده کردند و در این انتخابات اخیر هم این بحث را بهزاد نبوی مطرح کرد ودر ستاد خاتمی بعنوان مسئول کمیته صیانت از آرا مشغول به کار شد. "
*موسوی لاری علیرغم علم به عدم تقلب روی این بحث پافشاری می کرد.
آقای ابطحی می گوید: "آقای کروبی در جلسه ای با حضور دیگر دوستان اصلاح طلب اعلام کرد ؛ ما نباید بر روی بحث تقلب در انتخابات پافشاری کنیم چون با این کار اطمینان مردم سلب خواهد شد و دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. در همان جلسه آقای موسوی لاری اعلام کرد در انتخابات ریاست جمهوری تقلب قطعی است."
*موسوی خوئینی ها گفته بود نباید فیتیله تقلب را پایین بکشیم برای جرزنی لازم است
وی در ادامه می گوید: "بعد از اعلام کاندیداتوری مهندس موسوی در ستاد ایشان آقای محتشمیپور طرح تقلب را مطرح کرد ، هم آقای موسوی وهم محتشمی پور زمینه بسیار تندی در این باره داشتند و کمیته صیانت از آراء را تشکیل دادند ، نکته مهم در این زمینه عقیده داشتن تمام اصلاحطلبان است بر اینکه بیش از 2 یا 3 میلیون تقلب نمی شود انجام داد. در جلسه بعد آقای موسوی خوئینی ها اعلام کرد ؛ ما نباید فیتیله بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جرزدن لازم می شود."
*محتشمی پور ضربه بزرگی به موسوی وارد آورد
آقای ابطحی تصریح می کند: "من اعتقادم این است که محتشمی پور ضربه بزرگی به مهندس موسوی وارد کرد، او در جلسه 23 خرداد مجمع اعلام نمود ؛ من به مهندس موسوی گفته ام که نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داریم که می توانیم مسیر انتخابات را تغییر دهیم. آقای مهندس موسوی به دلیل بی تجربگی و دور بودن از صحنه سیاسی زود تحت تأثیر قرار می گیرد. "
ابطحی در ادامه گفته فوق افزود: "2 روز بعد از انتخابات از موسوی لاری در زمینه تقلب پرسیدم که در جوابم گفت ؛ محتشمی پور چرند می گوید زیرا تغییر در آراء موسوی بیشتر از 700 الی800 هزار نخواهد بود. "
آمریکا با ایجاد ناآرامی های داخلی چین در تلاش است از آن بعنوان ابزاری برای تضعیف موقعیت چین در گفتگوهای استراتژیک دو کشور که در 5 و 6 مرداد آغاز می شود استفاده کند و رسانه های طرفدار غرب در آمریکا و ایران با بزرگنمایی و تحریف واقعیت به ابزار این کار تبدیل شدند.
جدیدترین تلاش برای ایجاد آشوب های ساخته غرب را در کشور چین شاهد هستیم، نمونه ای که به دلیل مسلمان بودن جامعه هدف که همان مسلمانان اویغور ساکن ایالت شین جیانگ هستند برای مردم مسلمان ایران نیز با اهمیت است.
بدون شک شورش های ایالت شین جیانگ به هیچ وجه مذهبی نبوده و دارای ماهیت دینی نیست؛ این سخن به هیچ وجه بدان معنا نیست که مسلمانان چین دارای هیچ گونه محدودیتی نیستند بلکه به این معنی است که آندسته از مسلمانان که دارای دغدغه های دینی می باشند در ناآرامی هایی که عوامل آمریکایی در این منطقه به راه انداختند و وابستگان به جریان های رسانه ای غرب در دیگر نقاط به بزرگنمایی آن پرداختند نقشی نداشتند. این گروه از مسلمانان در گذشته توانسته اند آزادی های زیادی را برای حفظ قوانین شرعی در این ایالت از دولت مرکزی چین کسب نمایند.
مقطع زمانی انتخاب شده از طرف آمریکا برای ایجاد اغتشاش نیز حائز توجه است؛ زیرا گفتگوهای استراتژیک دو کشور در 27 و 28 جولای، 5 و 6 مرداد، آغاز می شود و ایالت متحده علاوه بر راهبرد استراتژیک خود که همان ضربه زدن به وحدت چین برای از عرصه به در کردن این کشور است تضعیف تاکتیکی این کشور در مذاکرات را نیز هدف گرفته است.
برای این کار از یکی از مهره های قدیمی خود که از طرفداران حقوق بشر می باشد استفاده کردند، ربیعه غدیر شخصی است که مدتی در مجلس ملی خلق چین نیز عضو بوده و در چین از ثروتمندترین هاست، وی هم اکنون ساکن ایالات متحده است.
اسماعیل نائب رییس سابق کمیته مجلس ملی نمایندگان خلق چین در ارومچی آشوب های اخیر این ایالت را به شدت محکوم کرده و تاکید کرد، ربیعه قدیر که افراد عضو گروه ترکستان شرقی وی را مادر معنوی اویغورها می دانند، در حقیقت تفاله ملت اویغور است و به هیچ وجه دارای صلاحیت لازم برای نمایندگی ملیت اویغور نیست.
ربیعه غدیر به دلیل ارتباط با مقامات آمریکایی و افشای اسناد محرمانه در سال 1999 بازداشت شد و بر اثر فشارهای بین المللی سرانجام در سال 2005 آزاد گردید و به آمریکا رفت. وی در سال 2008 و پیش از برگزاری المپیک با جورج بوش دیدار کرد، همان دورانی که شورش هایی بوسیله عوامل آمریکا در تبت براه انداخته شده بود و مقامات غربی مدام چین را به عدم شرکت در المپیک بدلیل نقض حقوق بشر تهدید می کردند.
اشخاصی که مجمع جهانی اویغورها را تشکیل می دهند هیچ یک داعیه مذهبی ندارند و اکثر آنها در کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و ترکیه ساکن هستند و یک نژادپرستی قومی را تبلیغ می کنند. این گروههای ملی گرا مانند همه گروههای دیگر از جمله سلطنت طلبان ایرانی مقیم آمریکا به ابزاری برای پیگیری اهداف آمریکا تبدیل شده اند که البته به دلیل زشتی شعارهای ناسیونالسیتی، سعی می کنند با شعارهای حقوق بشری اهداف خود را پیگیری نمایند.
ربیعه غدیر و سایر دوستانش به ابزار ایالات متحده برای ایجاد فشار بر دولت مرکزی چین تبدیل شده اند و در حقیقت به آمریکایی ها خدمت می کنند و نه به قول خودشان ملت اویغور.
رسانه های وابسته به غرب در تمام دنیا با یک رویه هماهنگ سعی در مظلوم نمایی و استفاده از موقعیت پیش آمده کردند. رسانه هایی که در برابر کشتار هزاران فسطینی تنها در چند هفته با سانسور شدید و یا حتی تایید تلویحی تحت عنوان مبارزه با تروریسم سکوت کرده بودند به حامیان سرسخت دفاع از مسلمانان تبدیل شدند.
در ایران نیز برخی از رسانه های داخلی که همگام با بی بی سی تلاش زیادی را برای دامن زدن به اقدامات اقدامات آشوبگران پس از انتخابات انجام دادند پرچم دفاع از حقوق مسلمانان چین را برافراشته و دولت را به بی توجهی به امور مسلمین و نادیده گرفتن قانون اساسی متهم کردند، در حالیکه اقدامات دولت در حمایت از مسلمانان فلسطین و لبنان را در تضاد با منافع ملی می دانستند.