حاج سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس هفته گذشته در دانشگاه امام صادق به ایراد سخنان مهمی درخصوص دفاع مقدس و حوادث اخیر پرداخت.
به گزارش رجانیوز، سخنان قاسمی در برخی رسانهها به صورت ناقص انعکاس یافت که نظر به اهمیت این سخنان، رجانیوز، متن کامل آن را منتشر می کند:
اعوذبالله من الشیطان اللعین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد للَّه الذی یؤمن الخائفین و ینجی الصادقین و یرفَع المستَضعفین و یضع المتَکَبِرین و یهلک مُلوکا و یستَخلف آخرین و الحمدللَّه قاصم الجبارین، مبیر الظالمین، مُدرک الهاربین، صریخ المستَصرخین
باز هم شکر و سپاس خداوند متعال که ما را در این طریق هدایت کرد و اگر نبود عنایت و توفیق الهی، بسا در این طریق، در این لباس سربازی و در این اماکن مقدس نبودیم. باز هم شادی روح امام عزیزمان شادی روح همه شهدای انقلاب و همه شهدای 10 سال دفاع مقدس همه شهدای استشهادی از حسین فهمیده عباس دوران این مرز و بوم گرفته تا شهدای استشهادی لبنانی و فلسطینی که این روزها با اشتیاق پنجه در پنجه می جنگند. شادی روح همه شهدای این دانشگاه که منتسب به آقا جعفربن محمد الصادق و همه شهدای مظلوم و عزیز فتنه اخیر صلوات دیگری عنایت بفرمایید.
فیلم آژانس شیشه ای گفت میدانی یک لشکر برود خط، یک گردان برگردد، یعنی چه؟ یک گردان به خط برود، دسته برگردد یعنی چه؟ الآن این را می خواهم بگویم که میدانید یک نفر 3 ساعت در دانشگاه سرپا باشد، یعنی چه؟ ان شاءالله همیشه لبتان خندان باشد و سینهاتان مفتوح و مالامال از عشق ولایت. صلوات دیگری عنایت بفرمایید.
پیشاپیش خودم هم تشکر می کنم از همه دوستانی که این محفل را برقرار کردند. قاعده اش این است که در هفته دفاع مقدس همه به همدیگر پیامک می فرستند و تبریک می گویند. سالروز تجاوز آشکاری را در چنین روزی می گویند تبریک عرض می کنیم! در چنین روزی تجاوز بزرگی به عرض و ناموس ما آغاز شد اما میگویند تبریک عرض می کنیم! این یک مقداری ساختارشکنی شد در اول سخن. علی الاظاهر نباید بدین گونه باشد اما می خواهیم نوار همیشگی را که برای جنگ می گذارند، اینبار نگذاریم و با یک مدل دیگری به قصه نگاه کنیم.
جنگ تحمیلی که شما 8 ساله می دانید و ما 10 ساله، از این روز و از این هفته آغاز نشد. همه می گویند کتابها نوشتند اما اشتباه می گویند. دخترم، پسرم! جنگ در چنین روزی که شما به عنوان 31 شهریور ماه 59 می دانید، آغاز نشد. این، یک دروغ بزرگ است، یک اشتباه تاریخی است.
این سرفه هایی که می شنوید، مال کسی است که آوردم اینجا تا شما با این چهره آشنا شوید. خدا انشاءالله به حق امام زمان سایه اش را از سرخانواده اش و رزمنده ها و شما کم نکند. این سرفه های خشک مال کسی است که به گواه او را به 2 دلیل اینجا آوردم. اول اینکه همه می خواهند آنهایی که جانبازند و اسمشان شیمیایی است، در بیمارستان ساسان و یا در خانههایشان این درد را تحمل کنند. در صورتی که اگر نظام توجیه باشد، من همه اینها را از بیمارستان به دانشگاه ها و کف جامعه می کشانم. هر یک تخت اینها را با امکاناتش در دانشگاه می کشانم، یک اتاق می گذارم که اگر قرار باشد جان بدهند، کف اینجا جان بدهند. مادام که تو این را نمی بینی و این جدا جان می دهد و بعد او را می اندازند کف یک وانت از بیمارستان ساسان می برند و اطلاعیه او را می زنند در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون تو هم مشغولی و مسئولین ما گرفتارتر از این حرفها که فاتحه ای برای او بخوانند. اما امروز ناصر افشاری عزیز را به دو دلیل آوردم، یکی اینکه او را بشناسید. برای من نوشتید که صحبت کنم، من هم مطالب را آماده کردم ولی ناصر یک دنیا حرف دارد. قبل از اینکه خدای نکرده یک اتفاقی برایش بیافتد، شما حداقل او را بشناسید. دوم اینکه ناصر یک نیروی استشهادی است که آخرین بار که با شما در جلسه غزه جلوی فرودگاه جمع شدیم، یادتان هست، آنجا برای شما صحبت کرد و قبلش هم رفت پیش آقا، آقا گفت: آقا ناصر چیزی نمی خواهی؟ یک شیمیایی از خدا باید چه بخواهد؟ آقا ناصر ببخشید، حرف شما به رهبر را شاید راضی نباشید ولی من اینجا دوست دارم که بزنم. این حرفها نباید مخفی بماند. گفت که آقا جان من دوست ندارم در رختخواب جان بدهم، می شود یک اذنی بدهی و ما را برای یک عملیات استشهادی خرج کنی، اذن دست شماست. عملیات در این قد و قواره اذن شما را می خواهد، آقا جان نگذار در رختخواب بمیرم.
اما به یک خاطر دیگر هم او را آوردم. آقا ناصر ببخشید. برای اینکه ثابت بکنم برادر! دفاع مقدس، 8 سال نبود. هنوز نه محاسن من درآمده بود، محاسن آقا ناصر هم فکر نمی کنم در آمده بود. فتنه ای که کلیدش را در کنفرانس طائف در عربستان سعودی خائن زده بودند، برانگیختن قومیت ها و غائله جنگ نرم یک اتفاقی نیست که الآن اصطلاحش را می شنوید، این کلیدش همان چند ماه بعد از انقلاب خورد. گنبد جواب نداد، خلق شمال جواب نداد، خلق آذربایجان و خلق مسلمان که پشتوانه های آیت اللهی هم داشتند و پولش از بیرون می آمد، جواب نداد، خلق خوزستان و خلق عرب باز نگرفت تا خلق کرد که گرفت، بنا به دلایلی که جای آن اینجا نیست و داستان خاص خودش را دارد که باشد در یک جلسه دیگر. تا همین امروز هم درگیر این مسئله هستیم. یعنی حداقل در 2 هفته گذشته، 3 شهید دیگر در کردستان از دست دادیم.
پس جنگ در چنین روزی که شما آن را روز شروع جنگ میدانید، شروع نشد، ما بچه رزمندهها چنین روزی را روز شروع جنگ نمی دانیم. جنگ قبلاً شروع شده بود. مقطع 22 بهمن 57 تا 31 شهریور 59 حدود 20 ماه است که ما نمی دانیم این 20 ماه در تاریخ ما چرا محو شده است. هر چه می گوییم، ما در این مقطع بودیم و جنگیدیم، توجه نمیکنند. اتفاقاً بخشی از جنگ نرم در اینجا اتفاق افتاد. پیچیده ترین مدل جنگ در دنیا، جنگ چریک ضد چریک است. ما هنوز اسلحه دست گرفتن هم بلد نبودیم، تاره ریخته بودیم پادگانها را گرفته بودیم و یک مقدار بشین پاشو بلد بودیم، یک دفعه دیدیم در وسط معرکه جنگ بزرگی قرار گرفتیم. کمین ضد کمین جنگی که مردم هم هستند. ضد انقلاب هم لباس مردمی پوشیده، تو هم شدی یک نیروی با پشتوانه حکومت مرکزی، وارد یک چنین صحنه ای شده ای. حالا می خواهی بجنگی، باید شلیک کنی. اینجا اما یک فرمانده داری مثل محمد بروجردی، مثل ناصر کاظمی، می گوید پسرم شلیک نکن. رزمنده میگفت به ما از طرف روستا شلیک شد، ما باید پاسخ بدهیم، خمپاره را بگذاریم، روستا را شخم بزند. فرمانده میگفت نه! حق نداری تو اینجا شلیک کنی. اولین خون به ناحق که اینجا بریزد، دیگر نمی شود جمعش کرد.
خدایا در کردستان اینها چگونه جنگدیدند که توانستند این صحنه را خالی کنند و تحویل خود مردم دهند؟ مدل جنگیدن این برو بچه ها چطور بود؟ چه طور مظلومانه خونشان ریخته شد ولی کشتوکشتار از مردم نکردند. جنگی به مراتب بسیار سخت و پیچیده که هیچ از آن نمی دانی. بنا نیست اصلاً مستند باشد. بنا نیست برای تو گفته شود. پسرم، دخترم! جنگ در چنین روزی آغاز نشد. در این مقطعی که گفتم الی ماشاءالله بحران داریم. نیروهای مسعود و مریم به خودشان بمب می بندند و حداقل 4 امام جمعه را به شهادت رساندند. رئیس جمهور و نخست وزیر را زدند، بهشتی و مجلس را با 72 تن زدند. هر جای دنیا این اتفاق می افتاد، عمود خیمه را که می زدند، کل خیمه می خوابید. درگیری در خیابانها الی ماشاءالله ادامه دارد، جرأت نمی کنی یک ته ریش داشته باشی و یا یک عکس حضرت روح الله را در مغازه بزنی وگرنه به عنوان بچه حزب اللهی 32 فشنگ یوزی را به طرفت خالی می کنند، آبکش می شوی.
اینکه چرا تو اینها را نمی دانی، چون بنا نیست که اصلاً بدانی! بنا نیست که این تاریخ با شکوه را برای تو بازگو کنن،د برای اینکه به تعبیر مولا امیرالمؤمنین بتوانند از همین سوراخ، بارها و بارها تورا بگزند. بنا نیست این واقعه تاریخی را به عنوان تجربیات مثبت و حتی اگر منفی است، تو داشته باشی. یک بار دیگر از اینجا به بعد اینگونه باید بگویی که حمله عراق به ایران به عنوان تیر خلاص بعد از این اتفاقاتی که افتاد و نگرفت، کودتای نوژه و درگیریهای چپ و راست و توده ای ها و فرقان و زدن رئیس جمهور، باهنر تمام این اتفاقات که هرکدام آن یک داستان است نشد و نگرفت، از اینجا به بعد ورود یک سری نیروی جدید به جبهه است، نه شروع یک اتفاق که از امروز شما آن را حساب میکنی. در 31 شهریور 59 هجمه به این شکل اتفاق افتاد و الا 16 شهریور است که به جبهه قصر شیرین تهاجم شروع می شود، از پاسگاه خان لیلی بالای نفت شهر تا زیر آبداغ قریب 250 کیلومتر مربع توسط عراقیها اشغال می شود. آتش پیوسته روی سر قصر شیرین هست. قریب 15 الی 20 روز مقاومت مردمی قصر شیرین را داریم، عین این چیزی که در خرمشهر 31 روزه میگویی اما الآن محو است که این مردم زیر آتش مقاومت کردند ولی صدایشان جایی نرسید. اگرچه به فرماندهی کل قوا بنیصدر هم مسئله را گفتند و او را در این جبهه بردند. قبل از آن، به او گفته بودند که این تحرکات و مانورهای اینها یک فرایند عملیات است. بوی عملیات دارد، می آید. مسخره می کرد می گفت شما پاسدارها همه چیز را از لوله تفنگ می بینید. آنها غلط می کنند به ما هجمه کنند.
خبرگزاری فارس: حمزه کرمی عضو حزب کارگزاران و مدیر سایت جمهوریت، گرداننده واقعی این سایت را مهدی هاشمی رفسنجانی اعلام کرد و گفت: پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند.جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس معاون دادستان تهران در ادامه برگزاری چهارمین دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات متهمان کودتای مخملی و اغتشاشات اخیر تهران، کیفرخواست حمزه کرمی را قرائت کرد که بدین شرح است:
"رب بما انعمت علیّ فلن اکون ظهیراً للمجرمین "
ریاست محترم دادگاه های انقلاب اسلامی تهران
مقدمه :
همانگونه که استحضار دارید پس از حضور حداکثری مردم خدا دوست و پرافتخار ایران اسلامی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و لبیک به دعوت مقام معظم رهبری "مدظله العالی " و سایر مسئولین نظام در تجدید میثاق مجدد با آرمانهای امام راحل "رحمه اله علیه " در سی امین سال پیروزی انقلاب اسلامی که برگ زرینی در مردم سالاری دینی و رکوردی
بی¬سابقه از حضور مردم در جهان به ثبت رسانید جریانی معاند با افتخارات نظام اسلامی در داخل و خارج از کشور درصدد ایجاد فتنه و سیاه نمایی این افتخار عظیم و اخلال در نظم و امنیت جامعه و تشویش اذهان عمومی برآمد و با بهره گیری از رسانه های معاند و افراد فرصت طلب و ارتباط با بیگانگان و استفاده از همه ظرفیت گروههای ضد انقلاب که از سالها قبل درصدد فرصتی برای ضربه زدن به امنیت میهن اسلامی ما بودند با طراحی توطئه و سناریوی فریب کارانه ادعای تقلب و جعل در انتخابات سعی در تبدیل نمودن یکی از بزرگترین افتخارات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران به چالش امنیتی و حربه تبلیغاتی براندازانه علیه نظام داشتند. در همین راستا متهم پرونده علیرغم علم و اطلاع از غیرقانونی بودن تجمعات و اغتشاشات وحساسیت زمانی پس از انتخابات و ضد مصالح امنیتی- اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بودن این حرکات به لحاظ
اطلاعرسانیها و روشنگریهای مکرر و متعدد رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب داخلی و توصیه مسئولین و دلسوزان نظام از جمله مقام معظم رهبری "دام ظله " بر لزوم پیگیری قانونی اعتراضات از طریق مبادی و مراجع قانونی اقدام به حضور در تجمعات غیرقانونی و مشارکت درایجاد اغتشاش و بلوا و آشوب پس از انتخابات نموده است. اقدامی که با فراخوان رسانه های معاند و ضد انقلاب و افراد آشوب طلب داخلی صورت گرفته و علاوه بر سلب آسایش عمومی موجب ایجاد فضای التهاب آلود سیاسی و اجتماعی- ناامنی روانی، اقتصادی و اجتماعی- ایجاد هزینه های امنیتی در مقابل حاکمیت - اختلال در نظم عبور و مرور روزانه شهروندان - تخریب و احراق گسترده اموال عمومی، دولتی و خصوصی- ایجاد رعب و ترس و
اخافه الناس و ایراد خسارت جانی و مالی به مردم- ایجاد فضای تبلیغاتی منفی بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و به نفع گروههای معاند و مخالف نظام و اخلال در امنیت کشور گردید. لهذا با توجه به دستگیری متهم در صحنه ارتکاب جرم توسط مأموران امنیتی و انتظامی حین اقدام علیه امنیت و ایجاد اغتشاش و بلوا و آشوب به شرح محتویات پرونده و گزارش اعلامی اتهام وی ثابت و محرز می¬باشد. بنا به مراتب آتی به استناد ماده 3 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب سال 1381 مبادرت به صدور کیفرخواست می نماید:
الف: هویت متهم : آقای حمزه کرمی فرزند: بخشعلی اهل: کرمانشاه ساکن: تهران متولد:1341
بازداشت با قرار : بازداشت موقت- فاقد پیشینه محکومیت کیفری - شغل: کارمند دانشگاه آزاد اسلامی
ب : اتهام متهم : 1- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 2- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 3- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه 4- نشر اکاذیب بقصد تشویش اذهان عمومی و توهین و افتراء به مسئولان عالی رتبه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ازطریق سایت جمهوریت 5- تهیه و توزیع و پخش شب نامه موج در راستای تشویش اذهان عمومی توسط نامبرده 6- اختلاس از سازمان بهینه سازی با سندسازی (جعل سند) بالغ بر سه 3 میلیارد ریال که در راستای انتخابات مصرف گردیده است.
ج: مکان دستگیری متهم : تهران
د: دلایل و مستندات اتهام :
1- گزارش و تحقیقات گسترده مرجع امنیتی (وزارت اطلاعات) درخصوص متهم
2- اقاریر صریح متهم موصوف به ارتکاب اتهامات مطروحه در پرونده
3- گردشکار نهایی کمیته تحقیق وزارت اطلاعات مبنی بر انجام تخلفات متعدد متهم فوق الذکر در جهت تحریک و القای شبه تقلب در انتخابات و ایجاد التهاب در سطح جامعه ، تضعیف و تخریب نهادهای رسمی و قانونی، همسو بودن با تبلیغات و اقدامات ضدانقلاب در راستای کودتای مخملی (براندازی نرم) علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و سوء استفاده و سند سازیهای متعدد صوری و جعل فاکتور شرکتهای مختلف انتشاراتی در راستای دریافت صدها میلیون تومان از وجوه بیت المال جهت مصارف شخصی و انتخاباتی
4- سایر قراین و امارات ذکر شده در پرونده
ح: دلایل قانونی درخواست مجازات:
اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 500 ،609، 610، 618 ، 697، 698 و 535 قانون مجازات اسلامی و ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء ، اختلاس و کلاهبرداری با رعایت مواد 42، 46 و 47 قانون مرقوم.
بناء علیهذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانه های معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه درخواست محاکمه و اشد مجازات برای متهم مذکور را دارم.
در ادامه قاضی صلواتی رئیس دادگاه خطاب به کرمی گفت: شما وکیل انتخاب نکردهاید، آیا اختیاری بوده است ؟
کرمی در پاسخ گفت: بله بنده خودم درخواست وکیل ندادم از این رو خود نیز دفاعیاتم را بیان خواهم کرد.
کرمی در ادامه در بیان دفاعیات خود اظهار داشت: با توجه به اینکه این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت مهدی هاشمی بود، از دادگاه اجازه میخواهم که ابتدا مسائل مربوط به انتخابات نهم ریاست جمهوری را توضیح بدهم.
وی افزود: اظهارات بنده نه به دلیل فشار و نه به دلیل اعمال نظر کسی است، چنانچه همین شبهه را در خصوص اظهارات جلسات اخیر برخی متهمان نیز وارد کردند.
این متهم بازداشت شده در جریان حوادث اخیر تصریح کرد: از سال 82 به توصیه محمد هاشمی رفسنجانی به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت رفتم. وقتی وارد آن سازمان شده و شروع به کار کردم در خلال کار متوجه قصد حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات دور نهم شدم.
کرمی ادامه داد: باید بگویم که در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت نیز مهدی هاشمی نقش موثری داشت. وی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار میشود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمیپذیرفت.
* 2 میلیارد تومان از بیتالمال صرف هزینه های انتخاباتی سال 84 شد
وی خاطر نشان کرد: سازمان بهینه سازی مصرف سوخت باید در جهت کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت کار میکرد. البته شرکتهای مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکتها شرکتی با مدیریت امیر علی آقایاری بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزرهای تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکتهایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند و این شرکتها با سند سازیهای صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای مهدی هاشمی انجام بدهند.
این متهم بازداشت شده در جریان حوادث اخیر ادامه داد: یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد کتاب شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد.
کرمی افزود: مهدی هاشمی معتقد به پولشویی بود. وی پولهای را از سازمان بهینه سازی دریافت میکرد و آنها را مکررا به دلار و ریال تبدیل میکرد. وقتی که دلیل این کار را از وی پرسیدیم، وی گفت که با این کار کسی نمیتواند منشاء پولها را کشف کند.
وی اضافه کرد: با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش یعنی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی پول برداشت میشد و مهدی هاشمی پس از شکست پدرش در انتخابات به اقدامات خود ادامه داد و مابقی پولهای باقی مانده و بدهکار شده خود را نیز به شرکتهایی که برای پدرش تبلیغ می کردند، پرداخت کرد.
این متهم دستگیر شده در جریان حوادث اخیر اظهار داشت: مهدی هاشمی به این اقدامات خود در حالی دست میزد که که این پولها باید صرف تبلیغات برای بهینه سازی مصرف سوخت صرف میشد نه تبلیغات برای پدر وی. پولهایی که وی برای تبلیغات در انتخابات دور نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش هزینه کرد معادل 2 میلیارد تومان بود.
* پرسنل سایت مهدی هاشمی اقدام به انتشار شبنامه میکردند
کرمی با بیان اینکه در بیان مسائل رخ داده در انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکید کرد: مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانهای قوییای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم، البته چند روز بعد جاسبی با تغییر نظر به ما اطلاع داد که بنده میخواهم در انتخابات بدون موضع باشم لذا دستور تعطیلی سایت جمهوریت را صادر کرد ولی با فشارهای هاشمی این سایت به کار خود همچنان ادامه داد.
وی افزود: سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد.
این متهم دستگیر شده در جریان حوادث اخیر خاطرنشان کرد: مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار به سایت جمهوریت ارائه میداد که از جمله مطالب می توان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میر حسین موسوی شده بود، البته ما این گزارش را هرگز منتشر نکردیم.
کرمی در ادامه تاکید کرد: در روزهای آخر هم برخی پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند و بنده متاسفم که توسط افرادی مورد سوء استفاده قرار گرفته ام.
وی ادامه داد: سیاسیون ما قاعده بازی را بلد نیستند، اطرافیان کاندیداها با پول بیت المال قصد رئیس جمهور کردن کاندیدایی را داشتند. حتی آنها این اقدام خود را به قیمت بدبخت کردن زیر مجموعه خود نیز انجام می دهند؛ همان کاری که با ما در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت شد. در حالی که همه می دانستند استفاده از بیت المال جرم است.
این متهم دستگیر شده در جریان حوادث اخیر افزود: موسوی و ستاد وی پس از انتخابات و اعلام نتایج، اقدام به عدم پذیرش رای مردم کردند که باید بگویم این اقدام موسوی هیچ تناسبی با شعارهای وی نداشت. کشاندن مردم به خیابانها امری خلاف قانون و مقررات کشور بود که باعث مخدوش شدن چهره نظام نیز شد.
کرمی در دفاع از اتهامات مطرح شده در خصوص خود گفت: بنده خود را مصداق اتهامات وارده نمی دانم چرا که سایت جمهوریت مدیر مسئول داشته و طبق قانون هم باید مدیر مسئول این سایت پاسخگوی تخلفات آن باشد و شبنامه را هم مجموعه سایت دنبال میکرد و بنده در توزیع این شبنامه ها نیز اقدامی انجام ندادم.
وی در پایان ضمن عذرخواهی، از دادگاه تقاضای عفو کرد.
پس از پایان دفاعیات حمزه کرمی قاضی صلواتی خطاب به وی گفت: با توجه به پایان رسیدگیها، آخرین دفاعیات خود را بیان کنید.
کرمی هم در پایان اظهار داشت: بنده مصداق این مسائل مطروحه در کیفرخواست نبودم چرا که سایت مدیر مسئول دارد، اگر چه سایت جمهوریت تندروی داشت ولی بنده با این تندروی ها مخالفت داشتم منتهی کسی به حرف ما گوش نمیداد.
وی در پاسخ به سوال قاضی دادگاه در باره اینکه در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت چقدر وجه از مهدی هاشمی دریافت کردید، گفت: فقط به خود من 320 میلیون تومان پول دادند که البته حاضرم بخشی از آنها را که در اختیارم هست بازگردانم ولی بخش دیگر را بین پرسنل توزیع کردم.
معاون دادستان تهران ادامه کیفرخواست عمومی متهمان چهارمین جلسه دادگاه را قرائت کرد.
به گزارش رجانیوز، در ادامه این کیفرخواست آمده است:
در چارچوب این اظهارات، آقای تاج زاده، اولین واکنش رسمی نتایج انتخابات پس از هماهنگی سران اغتشاش صدور بیانیه ای است که پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات، حضور شکوهمند 40 میلیون ایرانی آزاده و آگاه را انتخاباتی رسوا و سناریوی از پیش طراحی شده، اعلام می نماید و در یک مواجهی اشکار با آراء مردم ایران، نتایج آن را نمی پذیرند که این بیانیه حزب و بیانیه های متعدد بعدی که طی آن، انتخابات شکوهمند و حماسه بزرگ ملت ایران را کودتای شعبده بازی انتخاباتی و عناوین وهن آلود دیگر می نامند، مصداق بارز افترا به بخش عظیمی از نهادهای خدمتگزار کشور بوده و علاوه بر آن، نادیده گرفتن شعور و آگاهی مردمی که خود در انتخابات حضور داشته و شاهد عینی ماجرا بوده اند، هم هست.
صدور این اطلاعیه غیرقانونی و تحریک آمیز و سایر اطلاعیه ها و اظهارات عناصر حزب مشارکت و گروه های همپیمان که با تبلیغات فشرده و سیل آسای رسانه های غربی و شبکه های ماهواره ای ضدانقلاب بامحتوای واحد و تحریک کننده، هماهنگ شده بود. ضمن تحریک هواداران احساساتی کاندیدای ناکام، بستر و زمینه را برای خرابکاران و آتش افروزان از پیش سازماندهی شده آماده میکند و با ورود همزمان خرابکاران سازماندهی شده و آمدن هواداران این احزاب و حمله فراگیر به سطلهای زباله و ایستگاه های اتوبوس و آتش زدن موتور سیکلت عابرانِ بعضی از خیابانها در شمالغرب تهران، ظرف چند ساعت چهره یک منطقه جنگ زده را بهخود می گیرد که آثار این حادثه تلخ در ابعاد امنیت داخلی و لطمه ای که به وجه بین المللی ایران وارد کرده، بر کسی پوشیده نیست.
آقای حجاریان در تحقیقات بهعمل آمده در مورد این اطلاعیه می نویسد: این بیانیه موجب شد تا عده ای تحریک شوند، شعار بدهند، بلوا درست کنند، شیشه بشکنند و هر کار غیر قانونی دیگر اغتشاشات را پدید آورند و رسانه ها و بیگانگان موضع گیری و جوسازی کنند.
با وجود اظهارات و اطلاعیه های مکرر مقامات عالی نظام و مسئولان کشور و تاکید بر پیگیری اعتراضات از مسیر قانونی به جای اصرار غیر موجه مبنی بر ابطال انتخابات و با وجود آنکه آثار و تبعات مخرب مواضع غیرقانونی این حزب و متحدانش در ابعاد داخلی و خارجی کاملاً مشهود بود، حزب مشارکت مجدداً در تاریخ 25 خرداد 88 با صدور بیانیهای دیگر، انتخابات را کودتا و سناریو از پیش طراحی شده عنوان کرد و خواستار ابطال آن گردید. این حزب علاوه بر این اظهارات خلاف واقع و افتراء به دولت قانونی، با کشیدن هواداران خود به خیابانها، مشارکت در تظاهرات غیر قانونی، در اتفاقات تلخ آن روز که موجب رعب و وحشت مردم و اخلال در آزادی و کسب و کار شهروندان و منجر به کشته و مجروح شدن تعدادی از هموطنان در حمله هواداران به یک پایگاه نظامی در خیابان آزادی تهران گردید نیز سهیم شدند.
ریاست محترم دادگاه
این رفتار غیرقانونی و به صحنه کشاندن هواداران برای برخورد با دولت قانونی موضوعی اتفاقی و از سر احساسات ناشی از شکست در انتخابات نبوده بلکه بر اساس اسناد موثق موجود، استراتژی دائمی این حزب آشوبگر می باشد که "فشار از پایین و چانه زنی از بالا" بهعنوان شعار محوری که بارها توسط سران آن تکرار شده و در سالهای گذشته کراراً به مرحله اجرا گذاشته شده است. در این راستا با ایجاد سازمانها و گروه های غیر قانونی بدون ثبت در وزارت کشور از جمله فعالیتهای رؤسای حزب مشارکت در انتخابات اخیر بوده تشکیلاتی با اقتباس از روش گلدکوئیستی بنام های سازمان رای، موج سوم، گروه 88 از جمله آنهاست.
آقای سعید حجاریان می گوید: "این سازمان به صورت خوشه ای و مانند گلدکوئیست می باشد. طراح آن آقای میردامادی بود و با طرح آن در دفتر سیاسی ما به آن رأی دادیم و آن را تأیید کردیم."
این حزب بهجای پیگیری اصولی خواسته های خود از مسیر های متعارف سیاسی و قانونی، بر استفاده ابزاری از مردم و هواداران برای تحمیل اراده خود به مقامات و دستگاه های قانونی کشور تأکید دارد و این مسئله صرفا یک شعار نیست. تنها مربوط به دورانی که حزب در دولت حضور ندارد، نیست. بلکه این حزب معتقد است حتی زمانی که دولت را در اختیار داشته باشد می باید از فشار های توده ای برای تحمیل خواست خود به سایر بخش های حاکمیت بهره گیرد.در بند سه گام سند راهبرد حزب آمده است:
"بخش مردم سالاری حاکمیت در بهره گیری از فشارهای توده ای برای رسیدن به سازشِ، استقلال عمل قابل ملاحظهای پیدا کند."
این نظریه ناهنجار و منافقانه که بازی همزمان در دو نقش دولت حاکم و نیروی معارض است و حاکی از کنار گذاشتن اخلاق انسانی در عرصه سیاسی است و طرح راهبردهایی مانند "خروج از حاکمیت"، "حاکمیت دوگانه"، "انسداد سیاسی"، "نافرمانی مدنی" و "مقاومت فعال" توسط جریانی که دولت حاکم و مجلس را توأمان در اختیار داشت، آن را چیزی جز نفاق نمی توان نامید، پیش از این نیز بارها از سوی حزب به مرحله اجرا گذاشته شد و حتی در سالهایی که دولت برآمده از دیدگاههای حزب مذکور بر سر کار بوده است، با راه اندازی تجمعات خیابانی ناآرام و غیرقانونی خسارات جانی، مالی و حیثیتی را موجب گردید. نمونه دیگر آن جریان تحصن در مجلس ششم بود که حزب تلاش فراوانی برای به صحنه کشاندن مردم برای مقابله با تصمیمات قانونی نهادهای مسئول کرد که با بی اعتنایی مردم به جایی نرسید.
از آنجا که حزب مشارکت فاقد پشتوانه مردمی بود و هواداران زیادی نداشت تا با به صحنه آوردن آنها به قول خودش فشار توده ای به نظام وارد آورد، انتخابات را که در آن احساسات هواداران به اوج خود می رسد، برای به صحنه آوردن مردم بهترین موقعیت تشخیص داد.
ریاست محترم دادگاه
در ریشه یابی علل عملکرد ناهنجار و غیر قانونی حزب مشارکت و اعضای اصلی آن در حوادث اخیر و بررسی علت مقابله این حزب با نظام و مخالفت آنان با رای اکثریت مردم، در سیر مراحل تحقیقات پاره ای از اسناد کشف شده در منازل و دفاتر متهمان مورد بررسی قرار گرفت که این اسناد حاکی از انحرافات عمیق این حزب، نه تنها از اسلام و ارزشهای الهی، بلکه مخالفت صریح آن حزب با قانون اساسی و ارکان نظام اسلامی است. اسنادی که بعضاً در آن حتی خیانت به میهن برنامه ریزی شده و بهصورت سند رسمی تحت عنوان تأملات راهبردی منتشر گردیده است.
در واکنش به برخی محتوای این اسناد که در ادامه نکاتی از آن را به عرض می رسانم اکثر اعضای شورای مرکزی که مورد تحقیق قرار گرفته اند ابراز برائت و یا ندامت نموده اند.
از جمله آقای سعید حجاریان عضو مرکزیت حزب مشارکت با قرائت هر کدام از جملات انحرافی اسناد توسط کارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسیده، دلایل انحراف و غلط بودن متن را پیش از اظهارنظر کارشناس خود بازگو میکند. وقتی از او پرسیده می شود شما که با این وضوح انحرافات را می دانستید، چرا تصحیح نکردید، میگوید: "من همهی این انحرافات را نقد کردم ولی به نقد من ترتیب اثر ندادند". حجاریان در واکنش به عبارت این سند مهم حزبی بخشهای زیادی از آن را کاملاً مردود میشمارد و بهعنوان نمونه چنین می نویسد، جمهوری اسلامی مشروعیت داشته و دارد، این که بگوییم هر زمان یک گرایش غالب بوده، اشتباه است. اینکه ظرفیت نظام محدود است، اشتباه است، اصطلاح دیکتاتوری لیبرال غلط است، توتالیتریسم در ایران منتفی است. الفاظی نظیر تمامیت خواه، توتالیتاریسم و سلطانیسم برای ایران اشتباه است.
آقای حجاریان این تحلیل های غلط را غیر قابل انطباق با واقعیت های جمهوری اسلامی می خواند و می گوید این سند بیشتر با استفاده از دو کتاب آقای بشیریه نوشته شده و علوی تبار این نظریات را از آنجا گرفته است".
آقای حجاریان در این زمینه می گوید: "حسین بشیریه با پروفسور جان کین مرتبط و ملاقاتهایی داشته است، وی کتب زیادی درباره گذار به دمکراسی نوشته که به لحاظ محتوایی با اهداف بنیادسوروس همنوایی دارد".
ریاست محترم دادگاه مستحضرند که آقای بشیریه یک فرد لائیک، امریکانشین و آقای علوی تبار از متهمان نمایش کنفرانس مستهجن برلین است و جان کین رابط سرویس اطلاعاتی جاسوسی انگلیس واز هدایت کنندگان برنامه های کودتای مخملی است، حال چگونه این افراد تئوریسین یک حزب مدعی پیروی از بنیانگذار جمهوری اسلامی می شوند، خود موضوعی در خور تأمل است.
وقتی از آقای حجاریان پرسیده می شود چرا دیگران این سند را با این خطا ها و انحرافات فاحش امضاء کردند؟ می گوید: "90% اعضای مرکزی اصلاً نمی دانند این متن چیست، حتی یکبار هم نخوانده و به اعتماد دیگران امضاء کرده اند".