طرح جمعی از هواداران یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم برای حضور در ورزشگاه آزادی و نمایش قدرت با عدم استقبال مواجه شد.
به گزارش ایرنا از چند روز مانده به بازی روز جمعه استقلال تهران، رسانههای حامی میرحسین موسوی اقدام به فراخوان هواداران وی برای حضور یکدست سبز در ورزشگاه آزادی کرده بودند.
صفحه موسوی در سایت "فیس بوک" با نمایش عکس سبزی از ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی و درج شعار "نه قرمز نه آبی، ما همه سبز سبزیم" هواداران خود را به حضور در ورزشگاه تشویق کرد.
در یکی دیگر از سایتهای حامی وی این عبارت به چشم میخورد: "شعار امروز در استادیوم : اتحاد، هم قرمز هم آبی/ درود بر موسوی، کروبی"سایت بالاترین نیز خبرهای مختلف درباره تجمع ورزشگاه آزادی را مورد پوشش قرار داد.
در یکی از اخبار این سایت که دقایقی مانده به بازی استقلال- فولاد منتشر شد، از هواداران موسوی خواسته شده بود که هر چه سریعتر خود را به ورزشگاه آزادی برسانند و علاوه بر خود، چند نفر دیگر از دوستان و خانواده خود را نیز به ورزشگاه ببرند.
سایت "باران گناه" نیز روز پنج شنبه در مطلبی با عنوان "تا ابد سبز خواهیم ماند- وعده دیدار" ورزشگاه آزادی" نوشت: فردا روز تکرار حادثه ای بزرگ است فردا روز استقلال و آزادی سبز است روزی است که ما می توانیم وحدت و انسجام و پشتیبانی خود را از کروبی، موسوی، هاشمی، خاتمی و زندانیان بازداشتی اعلام کنیم. فردا همه با حضورسبزمان ثابت خواهیم کرد که تا ابد سبزخواهیم ماند.
کشاندن هواداران به ورزشگاه آزادی تنها هدف نبود بلکه برنامههای تدارک دیده شده برای پایان بازی و در خیابان آزادی هدف این گروه بود که با عدم استقبال مواجه شد. حامیان سبزپوش در سایت بالاترین نوشته بودند: "بعد از اتمام بازی در استادیوم همه به خیابان آزادی می رویم. همین الان تلفن رو بردار چند نفر رو خبر کن. جمعه خیابان آزادی سبز خواهد شد. پیش به سوی یک پیروزی بزرگ. سبزها به پا خیزید."
همه این برنامهریزیها در حالی صورت گرفت که جمعیتی که به تماشای بازی استقلال- فولاد آمدند، کمتر از میزان تخمین زده شده بود. استقلال تهران قهرمان فصل گذشته لیگ برتر فوتبال ایران بود و طبق معمول انتظار میرفت که جمعیتی بالای 50 هزار نفر به تماشای بازی از نزدیک بپردازند اما به گفته عادل فردوسی پور گزارشگر تلویزیونی این دیدار تنها حدود 30 هزار نفر به تماشای بازی آمدند، جمعیتی کمتر از یک بازی معمولی استقلال.
سبزپوشان همچنین از هواداران استقلال خواسته بودند که به جای تشویق تیم خود، شعارهایی در حمایت از موسوی سر دهند، دستوری که روی زمین ماند و با بیاعتنایی تماشاگران استقلال مواجه شد.
به گزارش خبرنگار ایرنا دیروز هیچ شعارهای سیاسی در ورزشگاه آزادی شنیده نشد و تماشاگر سبزرنگی نیز به چشم نیآمد.
همچنین برخی رسانههای ضدانقلاب در روزهای اخیر خواستار "اعتصاب سراسری برای ساقط کردن حکومت" در ایران در روز شنبه 31 مردادماه شده بودند که این طرح نیز با شکست مواجه شد.
شکست طرح نامزد شکست خورده انتخابات دهم در حالی صورت میگیرد که آیت الله جنتی در خطبه های دیروز نمازجمعه تهران از رئیس جدید دستگاه قضا خواست تا سران اصلی آشوبها و اغتشاشات را محاکمه کند.
گروه ناظر بر انتخابات افغانستان اعلام کرد که شبهنظامیان طالبان در جنوب این کشور انگشتان دو تن از افرادی که در انتخابات شرکت کرده بودند را قطع کردهاند.
به گزارش ایلنا به نقل از آسوشیتدپرس، «نادر نادری»، عضو بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان امروز ـشنبهـ اعلام کرد که دو تن از رایدهندگان در جنوب قندهار انگشتان خود را بهخاطر شرکت در انتخابات از دست دادهاند.
نادری در این زمینه افزود که طالبان در اجرای تهدیدات خود علیه مردم افغان انگشتان این دو رایدهنده را قطع کردهاند.
طالبان افغانستان پیش از این اعلام کرده بودند که انگشتان کسانی را که در انتخابات ریاستجمهوری این کشور شرکت کنند، قطع میکنند.
ایرنا:دومین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان کودتای مخملی در حالی برگزار شد که طبق کیفرخواست دادستانی علیه دو گروه حاضر در جلسه اتهاماتی در زمینه ارتباط با بیگانگان مطرح شد.
با توجه به کیفرخواست صادره و همچنین نص قوانین موجود کشور می توان برخی از آرایی که در صورت عدم تبرئه از اتهامات وارده صادر خواهد شد را بر این اساس پیش بینی کرد:
گروه اول: برخی از اتباع بیگانه
گروه دوم: برخی از اخلال گران ایرانی
در خصوص اولین گروه از مجرمان که تبعه خارجی هستند
قوه قضاییه برای رهبران، طراحان و عاملان براندازی پرونده تشکیل داده و از طریق اینترپل تقاضای استرداد این افراد را کرده است. اینترپل (Interpol) سازمان پلیس جنایی بین المللی (International Criminal Police Organization)که در سال 1923 در اتریش ایجاد شد. هدف از تشکیل اینترپل تضمین ، ترویج ، کمک دوطرفه بین همه پلیسهای معتبر و مشروع جهان در حدود قوانین موجود در کشورهای مختلف است.این پلیس هم اکنون (سال 2007) دارای 186 عضو (عضو مستقل) میباشد.که ایران هم جزو این سازمان است.
در خصوص سومین گروه ازمجرمان تبعه ایرانی
با توجه به اعترافات حسین رسام جاسوس رسمی انگلیس ؛بنا به اعلام نماینده دادستان مبنی بر اینکه مجرمیت تحلیلگر ارشد سیاسی سفارت انگلیس محرز بوده و باید طبق مواد 501، 505، 618 قانون مجازات اسلامی محاکم و مجازات شوند و سایر مجازات متهمان به قرار زیر است.
(ماده 501 - هرکس نقشه ها یا اسرار یا اسناد و تصممیات راجع به سیاست داخی یا خارجی کشور را عالما" و عامدا" در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آنها را ندارند قرار دهد یا از مفادآن مطلع کند به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد ، نظر به کیفیات ومراتب به یک تا ده سال حبس محکوم می شود .
ماده 505 - هرکس با هدف برهم زدن امنیت کشور به هروسیله اطلاعات طبقه بندی شده را با پوشش مسئولین نظام یا مامورین دولت یابه نحو دیگر جمع آوری کند چنانچه بخواهد آن را در اختیار دیگران قرار دهد و موفق به انجام آن شود به حبس از دو تا ده سال و در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود
ماده 618 - هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یاتعرض به افراد موجب اخلال نظم وآسایش وآرامش عمومی گردد یا مردم رااز کسب وکار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال وتا ( 74 ) ضربه شلاق محکوم خواهد شد .)
البته علاوه مجازاتهای مزبور همچنین درباره سایر متهمان براندازی نرم ماده ذیل نیز قابل استناد است: طبق ماده 498 اتهام بر هم زدن امنیت کشور با تشکیل جمعیت بیش از دو نفرچنانچه مصداق محارب نباشد دو تا 10 سال ، طبق ماده 508 قانون مجازات اسلامی همکاری با دولت متخاصم در صورتی که مصداق محارب نباشد یک تا 10 سال حبس، طبق ماده 501 قانون مجازات اسلامی به عنوان جاسوسی یک سال تا 10 سال حبس ، قانون 500 مجازات اسلامی تبلیغ علیه نظام به نفع مخالفان نظام از سه ماه تا یک سال حبس در نظر گرفته شده است.
نقش برخی از دولتهای مداخله گر ازجمله انگلیس و آمریکا
البته نباید از محاکمه عامل اصلی اغتشاشات اخیر که همانا برخی رسانه های خارجی می باشند، غفلت ورزید.درباره این گروه می توان گفت که یکی از نتایج اصل حاکمیت ملی، عدم مداخله در امور داخلی یک دولت مستقل است. این اصل هرگونه مداخله در قلمروی حاکمیت کشورها را به شدت مردود می شمارند.
این اصل، قاعده مهم نظام دهنده روابط بینالملل که هم مبنای عرفی و هم مبنای قراردادی دارند، مانع عمدهای در راه هر نوع مداخله محسوب میشوند. اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها، به عنوان اصلی بنیادین در حقوق بین الملل، مبتنی بر حاکمیت، برابری و استقلال سیاسی دولت ها است. این اصل تکلیفی حقوقی بر دولت ها برای خودداری از دخالت در امور داخلی یکدیگر تحمیل می کند.
طبق بند هفت ماده 2 منشور«هیچ یک از مقررات مندرج در منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است، دخالت نماید و اعضا را نیز ملزم نمی کند چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند. لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش بینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.»
اقدامات مجمع عمومی
مجمع عمومی سازمان ملل طی تعدادی از قطعنامه ها و اعلامیه هایی که به تصویب رسانیده به موضوع اصل عدم مداخله پرداخته است. اعلامیه سازمان ملل در زمینه عدم مداخله که در قالب قطعنامه شماره 31/21 مجمع عمومی در 1965 به تصویب رسید بر حق کشورها در زمینه انتخاب و اداره امور خود بدون هرگونه دخالت خارجی تأکید ورزید. این اعلامیه صریحاً مداخلاتی را که حاکمیت و استقلال سیاسی کشورها را تهدید می کند ممنوع اعلام نمود.
دخالت به هر نحوی ممنوع است
شش سال بعد، مجمع عمومی با تصویب «اعلامیه اصول حقوق بین الملل در زمینه روابط دوستانه و همکاری میان کشورها بر طبق منشور ملل متحد» در قالب قطعنامه شماره 25/26 در سال 1970، تمامی اشکال دخالت در شخصیت حقوقی یک کشور با عناصر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن را منع نمود و در این میان فهرستی از انواع تدابیر و اقداماتی که با هدف سوء استفاده از چنین مداخلاتی صورت می گیرد ارائه کرد. در این اعلامیه آمده است: «هیچ دولت یا گروهی از دولت ها حق مداخله مستقیم یا غیرمستقیم بنا به هر دلیلی در امور داخلی یا خارجی هیچ دولت دیگری را ندارد. در نتیجه، مداخله مسلحانه و تمامی دیگر اشکال دخالت یا تلاش برای تهدید شخصیت دولت یا عناصر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ناقض حقوق بین الملل است.».
بنابراین برخی از آلملن ،انگلیس و آمریکا قطعا به عنوان مداخله گران در امور داخلی کشور قابل محاکمه هستند.
مرجع شکایت
دیوان بین المللی دادگستری از بدو تشکیل، گام های مهمی در زمینه تأیید اصل عدم مداخله به عنوان یکی از قواعد حقوق بین الملل برداشته که شایسته توجه و بررسی است لذا از این مرجع می توان به طور مستقیم علیه این کشورها شکایت کرد.
حدود یک هفته مانده تا ارائه گزارش جدید آژانس درباره فعالیتهای هستهای ایران سناریوی تکراری جوسازی علیه جمهوری اسلامی کلید خورد.
به گزارش رجانیوز، در حالی که جوسازی علیه برنامههای هستهای ایران در آستانه گزارشهای البرادعی به یک رویه تقریباً ثابت تبدیل شده و معمولاً یکی از خبرگزاریهای آسوشیتدپرس، رویترز یا ا.ف.پ به همراه یک روزنامه صهیونیستی مأموریت این خبرسازیها را برعهده میگیرند، این بار نیز آسوشیتدپرس با همراهی روزنامه صهیونیستی هاآرتص از سند محرمانه و منتشرنشدهای درباره فعالیتهای ایران خبر دادند.
بنابر این گزارش، آسوشیتدپرس از وین گزارش داد دیپلماتها می گویند برای مدت نزدیک به یک سال، گزارشی درباره آزمایشهای ادعایی نظامی هستهای ایران در کشوهای نهاد دیدهبان هستهای سازمان ملل قرار داشته و تنها چند مقام ارشد به آن دسترسی داشته اند.
این خبرگزاری ادامه داد: اکنون پرسش این است که آیا این سند که خلاصهای است از آنچه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران می داند، هنگام انتشار گزارش جدید آژانس درباره ایران تا هفته آینده آشکار می شود یا خیر؟
با نزدیک شدن این تاریخ، محمد البرادعی مدیر کل آژانس با این تصمیم دشوار رو به رو است که آیا تمام یافتههای آژانس درباره برنامه ادعایی تسلیحاتی ایران را منتشر کند یا این تصمیم را به جانشین خود واگذار سازد.
این خبرگزاری امریکایی افزود: 3 دیپلمات ارشد غربی در روزهای گذشته در گفتوگو با آسوشیتدپرس، وجود خلاصهای محرمانه بر اساس تحقیقات آژانس و اطلاعات امریکا و کشورهای دیگر را از آنچه آژانس درباره ایران میداند، تأیید کردند. یک مقام ارشد بین المللی نیز این موضوع را تأیید کرد.
این دیپلماتها که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند اطلاعات مربوط به ادعاهای مبنی بر اینکه ایران فعالانه تحقیقات در زمینه تولید کلاهکهای هستهای و پرتاب آنها را پیگیری کرده است، از ماه سپتامبر تا کنون در دسترس بودهاند. از آن زمان تا کنون امریکا و متحدانش از آژانس خواستهاند تا خلاصه مزبور را میان 35 کشور عضو شورای حکام توزیع کند.
دیپلماتهای مزبور افزودند: هرچند برخی از دستیاران ارشد البرادعی مدافع انتشار این سند هستند اما خود البرادعی از این کار خودداری کرده است.
البرادعی خواستار خودداری از اقداماتی است که میتواند سخت گیریهای ایران در زمینه همکاری با آژانس را تشدید کند و همچنین امریکا یا اسراییل را به حمله نظامی احتمالی علیه تأسیسات هستهای ایران نزدیکتر سازد.
مارک ویدریکر -سخنگوی آژانس- روز پنجشنبه گفت که آژانس در این زمینه اظهار نظری نخواهد کرد.
روز 30 نوامبر (9 آذر ماه) آخرین روز کار البرادعی به عنوان مدیر کل آژانس است و با نزدیک شدن این تاریخ، او درخواست برای مذاکره با ایران را تکرار کرده است.
آسوشیتدپرس همچنین اضافه کرد: در آستانه انتشار گزارش جدید البرادعی، یکی از مقامات اظهار نظر کرد که احتمال دارد البرادعی به فشارها توجه کند و به نوعی بر آنچه آژانس درباره برنامه ادعایی ایران میداند یا حدس میزند، متمرکز شود. این مقام از ذکر اینکه این اطلاعات چیست، خودداری کرد و همچنین نگفت که آیا این اطلاعات به صورت ضمیمه ارائه می شود یا بخشی فرعی از گزارش خواهد بود.
ادعاهای آسوشیتدپرس در چیدن سناریوی تکراری جوسازی علیه ایران را روزنامه صهیونیستی هاآرتص با صراحت بیشتری بیان کرد و مدعی شد آژانس انرژی اتمی طی یک سال گذشته اسنادی را در اختیار داشته که نشان دهنده جنبه نظامی در فعالیتهای هستهای ایران بوده اما آنها را پنهان کرده است.
این روزنامه مدعی شده است که شواهد مرتبط با این ادعا را بازرسان آژانس در جریان بازرسی ها در ایران به دست آوده اند.
در همین حال، به گزارش خبرگزاری ایتالیایی «آکی»، آژانس بین المللی انرژی اتمی شایعات مندرج در روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» مبنی بر مخفی کردن برخی اطلاعات در گزارش های آژانس درباره فعالیت های هسته ای ایران را رد کرد.
یک مسئول آژانس اتمی در اداره روابط عمومی در گفت وگو با آکی با اشاره به اینکه گزارش جدید البرادعی در باره برنامه هسته ای ایران ماه آینده منتشر خواهد شد، تاکید کرد که این ادعاهای اسرائیلی یکی از مواردی است که ما همیشه پیش از انتشار گزارش البرادعی به شنیدن آن عادت کرده ایم.
وی در رد این شایعات توضیح داد که تهیه گزارش های البرادعی به این صورت نیست که یک فرد آن را انجام دهد. در تهیه این گزارش مانند گذشته یک گروه همکاری می کنند که متخصصان هسته ای و بازرسان آژانس که با بازرسی های میدانی خود گزارش های خود را ارائه می دهند از جمله این افراد هستند.
اما همزمان با طرح این ادعاها، خبر دیگری نیز بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت که براساس آن، جمهوری اسلامی اجازه بازدید بازرسان آژانس از رآکتور آب سنگین اراک را طی ماه گذشته داده است.
برخی دیپلماتها در وین ادعا کرده اند که ایران که از یک سال پیش، از دسترسی بازرسان آژانس به این مکان خودداری کرده بود اما در حال حاضر این امکان را برای آنان فراهم کرده است.
در تیر ماه گذشته نیز خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس که از مبدأ وین همواره علیه فعالیتهای هستهای ایران جریان سازی می کند، به نقل از دیپلماتهای بدون نامی ادعا کرد ایران دسترسیهای آژانس به نیروگاه هستهای نطنز را محدود کرده است.
سلطانیه سفیر ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در این زمینه ایجاد محدودیت برای بازرسان آژانس در ایران را رد و تأکید کرده بود بازرسی عادی آژانس در ایران بدون مانعی ادامه دارد.
آنچه در ادامه میآید درسگفتارهای آیتالله محمد تقی مصباح یزدی در تفسیر مناجات خمس عشره است که سال گذشته در دفتر قم مقام معظم رهبری ایراد شده است و بهمناسبت ایام ماه مبارک رمضام، متناوباً طی روزهای آینده تقدیم کاربران گرامی خواهد شد:
وَالصّلاةُ وَ السّلامُ عَلى سَیدِ الانبیاءِ وَ المّرسَلین، حَبیبِ اِلهِ العالَمین اَبىالْقاسِم مُحمّد، وَ عَلى آلِهِ الطّیّبینَ الطّاهرین المَعصومین.
خداى متعال را شاکریم که توفیقى عنایت فرمود بار دیگر ماه رمضان را درک کنیم و از این خوان گستردهى الهى بهرهمند شویم. امیدواریم خداى متعال به ما هم توفیق توبه نصوح و استفاده از برکات این ماه شریف مرحمت بفرماید.
مناجات یعنى چه؟
شاید در عرف ما مناجات همین مراسمى باشد که سحرهاى ماه رمضان در بلندگوها یا در مأذنهها، کسانى با صداى بلند، اشعار و دعاهایى مىخوانند؛ ولى این کیفیتها منظور نیست. کلمهى مناجات که با کلمهى نجوا همخانواده است، در اصل لغت به معناى در گوشى گفتن، راز گفتن و خصوصى صحبت کردن است. بعضى اصل مناجات را رازگویى قرار دادهاند. بعضى روى خلوت بودنش تکیه کردهاند و گفتهاند اصل معنا همان در خلوتبودن و خصوصىبودن صحبت است. اما وقتى در میان جمعى دو نفر مىخواهند خصوصى صحبت کنند که دیگرى نشنود ناچار آرام صحبت مىکنند؛ پس آرام صحبت کردن یا سرّى صحبت کردن اصل مناجات نیست. اصلش این است که گفتگو خصوصى باشد که از یک طرف لازمهاش در خلوت بودن است، و از یک طرف آهسته صحبت کردن.
مناجات خواندن یا مناجات کردن؟!
بنابراین مناجات با آهسته صحبت کردن بیشتر مناسبت دارد تا فریاد کشیدن و آواز خواندن. آنها خواندن مناجات است نه مناجات کردن. مثل اینکه دعاهایى که مىخوانیم دعا کردن نیست؛ بیشتر خواندن دعاست. یعنى دعایى است که پیامبر9 و ائمهى اطهار: و اولیاء خدا آن دعا را در یک موقعیت خاصى گفتهاند و ما آن را مىخوانیم و غالباً به صورت حکایت است و قصد انشاء در بسیارى از موارد نیست. بسیارند کسانى که دعا مىکنند یا اصلاً معنىاش را نمىدانند یا توجه به معنایش ندارند. یعنى دعا مىخوانند؛ نمىشود گفت دعا مىکنند. مناجاتها هم که بلند خوانده مىشود و گاهى به معنایش هم توجهى نیست، مناجات کردن نیست؛ این مناجات نامه خواندن است.
مناجات با...؟
مناجات مىتواند بین دو انسان، بین انسان و خدا و مىتواند بین خدا و انسان باشد. در قرآن شریف آیاتى داریم مربوط به در گوشى گفتن مردم با همدیگر. زمانى کسانى براى اینکه خودشان را نزدیک به پیامبر اکرم(ص) نشان بدهند، براى خودشان یک تعیّنى قائل بودند، مىآمدند نزدیک به پیغمبر مىنشستند تا خصوصى با پیغمبر اکرم صحبت کنند. کسانى هم بودند که ایمان واقعى نداشتند یا منافق بودند مىخواستند حرفهایى بزنند که سایر مؤمنین اطلاع نداشته باشند. گاهى هم علیه مؤمنین توطئههایى مىکردند. آنها هم آرام صحبت مىکردند تا دیگران نشنوند، مؤمنان هم از این درگوشى گفتنها ناراحت مىشدند. در آن موردى که مىخواستند با پیغمبر اکرم(ص) خصوصى صحبت کنند، آیهاى نازل شد: کسانى که مىخواهند با پیغمبر درگوشى صحبت کنند، باید صدقهاى بدهند. آن وقت اجازه داده مىشود که با پیغمبر صحبت کنند؛ «فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً1» اما هیچ کس به این آیه عمل نکرد...
فقط على(ع)...
...جز امیرالمؤمنین(ع). در روایتى دارد که ایشان یک دینار طلا داشتند، آن را تبدیل کردند به چند درهم نقره، و همهى آنها را براى صحبتهاى خصوصى با پیامبر اکرم(ص)
مناجات انسان با خدا
گاهى انسان یک حالى پیدا مىکند که مىخواهد با خدا بلند صحبت کند، و گاهى نه، حالش جورى اقتضاء مىکند که آرام و خصوصى صحبت کند. مثلاً آدم وقتى مىخواهد به گناهان خودش اعتراف کند، به طور قاعده دوست ندارد دیگران متوجه شوند. گفتگوهاى دیگرى هم هست که ناشى از شدت محبت است، گفتگوهاى محبّتآمیز هم طبعش این نیست که بلند میان مردم داد کشیده بشود. این گفتگو، گفتگویى خصوصى است. «میان عاشق و معشوق رمزى است» این جا هم جاى مناجات است.
تفاوت نجوا با ندا
اما گاهى اقتضاء مىکند که آدم در یک گرفتارى و ناراحتى خدا را صدا بزند، کانّه از خدا دوریم! صدا مىکنیم که خدایا کجایى به داد من برس؛ اینجا ندا مىکند، جامع هر دویش دعاست، چه به صورت بلند باشد و چه به صورت آهسته، خصوصى باشد یا عمومى، همهاش دعا هست. اما در موردى که آدم خودش را در حالت دورى تصور مىکند آنجا ندا هست. در مناجات شعبانیه مىگوید: «الّلهم صل على محمد و آل محمد، واسمع ندائى اذا نادیتک»؛ وقتى نداء مىکنم، فریاد مىزنم، به فریاد من توجه کن. روایتى هم هست که حضرت موسى(ع) از خداى متعال سوال کرد «أَ بَعِیدٌ أَنْتَ مِنِّی فَأُنَادِیَکَ أَمْ قَرِیبٌ فَأُنَاجِیَکَ فَاَوْحَى اللهُ اِلَیْهِ اَنَا جَلیسُ مَنْ ذَکَرَنىَ ... 4»؛ خدایا نزدیک هستى تا درگوشى با تو صحبت کنم، یا دور تا فریاد بزنم. خطاب شد که من از همه به تو نزدیکترم.
رمضان، سحر و مناجات
اصل مناجات در روایات مورد تأکید قرار گرفته است به خصوص در ماه رمضان. روایتى از امیرالمؤمنین7 نقل شده که خطاب به روزهدار فرمودند: «ایها الصائم اِنّک فى شهرٍ صیامک مفروض...» تا فرمودند «و اصواتک فیه مسموعة و مناجاتک فیه مرحومة5»؛ در این ماه صداهاى تو شنیده مىشود. گاهى افراد در حدّى هستند که حرفشان قابل اعتنا نیست، فرض کنید در مجلسى بچهاى یا سفیهى، حرفى یا دادى بزند، خُب کسى توجه نمىکند، اینجا مىگویند این، صوت مسموعى ندارد، گوش به حرفش نمىدهند. پناه مىبریم به زمانى که انسان در مقابل خداى متعال به یک حالى بیفتد که خدا به او اعتنایى نکند، هر چه داد هم بزند، مورد توجه قرار نگیرد. ولى گاهى است که خداى متعال در یک شرایط خاصى یک اذن عامى مىدهد یا بخصوص مردم را دعوت مىکند که بیایید حرف بزنید، من مىشنوم، توجه مىکنم. این مضمون در دعاها زیاد وارد شده که گاهى گناهان انسان موجب مىشود صدایش شنیده نشود، خدا توجهى به حرفش نکند. آن وقت از خدا مىخواهد که این حجاب گناه را از میان بردارد. ماه رمضان، ماهى است که صداها شنیده مىشود، خدا به بندگانش توجه مىکند، هر قدر هم شایستگى نداشته و آلوده باشند، در عین حال خدا از فضل و کرم خودش صداى آنها را مورد توجه قرار مىدهد. «و مناجاتک فیه مرحومة»؛ مناجاتى که انسان مىکند در این ماه با رحمت الهى مواجه مىشود.
در اوقات دیگر هم غیر از ماه رمضان وقت سحر خیلى سفارش به مناجات شده است. در نیمهى شب، موقعى که چشمها خواب است و صداها خاموش، اگر به خداى متعال توجه پیدا کنیم و با او صحبت کنیم خداى متعال مىفرماید: «لبیک» کسى که در نیمهى شب با خدا مناجات کند، «أَثْبَتَ اللَّهُ النُّورَ فِی قَلْبِهِ6». خدا نور را در دلش ثابت مىدارد. دلش ظلمانى نمىشود.
نجواى با محبوب
بهطور طبیعى هر کسى دوست دارد با اشخاص بزرگ مخصوصاً اشخاصى که دوستشان دارد صحبت خصوصى داشته باشد یا اگر رابطهى عاطفى بین دو نفر باشد، خیلى دلش مىخواهد که تنهایى و خصوصى با او صحبت کند، هر چند چیزى هم از او نخواهد. همین صحبت کردن با او موضوعیت دارد. بطور طبیعى مؤمن و کسى که عظمت خدا را درک مىکند، نعمتهاى خدا را مىشناسد و مىداند که چقدر به او رأفت و رحمت دارد، باید دلش بخواهد با خدا صحبت کند. ولى متأسفانه بسیارى از اوقات ارادهاى در آدم پیدا نمىشود و چندان علاقهاى ندارد که جاى خلوتى برود و با خدا صحبت کند. در ماه مبارک رمضان که بهار دعا و مناجات است - بنده خودم را عرض مىکنم - اگر یک دعاى افتتاحى، دعاى ابوحمزهاى مىخوانیم براى خالى نبودن عریضه است تا ثوابى ببریم. اما اینکه آدم علاقه داشته باشد که بنشیند با خدا درد دل کند و خصوصى صحبت کند، این حال همیشه پیدا نمىشود. اگر الان به شما بگویند که هر کدام از آقایان، مایل هستند یک وقت خصوصى، پنج دقیقه، بروند تهران با مقام معظم رهبرى خصوصى صحبت کنند، کیست که داوطلب نشود؟ همه داوطلب مىشوند، مسابقه مىگذارند. چرا؟ او شخصیت عظیمى است، دوست داشتنى است. آدم کسى را که دوست دارد دلش مىخواهد با او صحبت کند، حالا ضمناً اگر یک درخواستى هم داشت عرض مىکند؛ درخواستى هم نداشت، همین صحبت کردن برایش مطلوبیت دارد. چطور ما با خدا این گونه نیستیم؟ با اینکه خدا خودش دعوت مىکند که بیایید، با من خصوصى صحبت کنید، من فورى جوابتان را مىدهم. وقتى نیمه شب بنده مىگوید «یا رب»، خدا مىگوید «لَبَّیْکَ عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیَّ أَکْفِکَ7»؛ از من درخواست کن تا به تو بدهم، بر من توکل کن تا کفایتت کنم. خوب، انسان یک چنین خدایى داشته باشد، او هم دعوت مىکند، آن وقت ما ناز بکنیم و نرویم، خواب را ترجیح بدهیم. چرا؟ مسلّماً آفتى در ما است، ایمان این را اقتضاء نمىکند.
چرا از مناجات لذت نمىبریم؟
چه چیز موجب مىشود که انسان دوست نداشته باشد با خدا مناجات کند؟ خدا خیلى جاها خودش فرموده که اگر کسانى، بعضى از ویژگىها را داشته باشند، من شیرینىِ مناجاتم را از کام آنها بر مىدارم، «لَا أُذِیقُهُ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِی8»؛ روایتى از پیغمبر اکرم(ص) است که مىفرمایند: «قال الله سبحانه إذا علمت أن الغالب على عبدی الاشتغال بی نقلت شهوته فی مسألتی و مناجاتی9»؛ خدا مىفرماید که اگر دیدم که بندهام اغلب اوقاتش را صرف من مىکند، به فکر من است، یعنى به فکر این است که چه تکلیفى دارد تا انجام بدهد، یا از چه نهى شده است که اجتناب کند - ممکن است لحظات و ساعاتى رفتارهاى نامناسبى هم داشته باشد - تمایلات او را سوق مىدهم به طرف گفتگو و مناجات با خودم. به جاى اینکه تمایل به امور پست و حیوانى داشته باشد، اصلا علاقهاش به این جهت مىشود که با خدا صحبت کند. این لطفى است که خدا به او مىکند. اگر کسانى باشند که بیشتر اوقات یا خداى ناکرده همهى اوقاتشان، فکر لذائذ دنیا باشند؛ فکر این هستند که چه غذایى لذیذتر است، چه جایى مناسبتر است، چه لباسى زیباتر، چه فیلمى لذتبخشتر است، مجالست با چه کسى شیرینتر است، چه پست و مقامى مىتوانند به دست بیاورند، خدا هم اجازه نمىدهد که با او مناجات کنند.
دوستان من را با دنیا چه کار؟!
خداى متعال به حضرت داوود(ع) وحى فرمود: «ما لأولیائی و الهمّ بالدنی10»؛ دوستان من را با فکر دنیا چه کار؟ چرا کسانى که ادّعاى دوستى من مىکنند، همّ و غمّشان به امور دنیا تعلّق مىگیرد؟ نیازهایشان را من برطرف مىکنم، چرا آنها غصّهاش را مىخورند؟ «إن الهم یذهب حلاوة مناجاتی من قلوبهم»؛ همّ و غمّ دنیا حلاوت مناجات را از آنها سلب خواهد کرد. اگر گاهى هم موفق شوند با حال کسالت دعاى ابوحمزهاى بخوانند، حلاوتى درک نمىکنند، دعایى مىخوانند براى اینکه ثوابى ببرند. حداکثر به امید اینکه گناهشان آمرزیده شود. امّا اینکه لذّت ببرند و دنبال این بگردند تا فرصت مناجات پیدا کنند موفق نخواهند شد. روایت دیگرى هست که براى ما کوبندهتر هست! از احادیث قدسیه است که ناقلش حضرت صادق(ع) است. فرمود: «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ(ع) لَا تَجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْیَا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَرِیقِ مَحَبَّتِی فَإِنَّ أُولَئِکَ قُطَّاعُ طَرِیقِ عِبَادِیَ الْمُرِیدِینَ11»؛ خداى متعال به حضرت داوود وحى کرد یا داوود میان من و خودت عالِم دنیازده را واسطه قرار نده. کسى که شیفتهى دنیاست، ولو عالِم باشد، مقامات علمى بالا هم داشته باشد، چنین عالمى راهزن دلهاى دوستان من است. بندگانى که مىخواهند به طرف من بیایند، راهنما مىخواهند. خیال مىکنند چون این عالِم است مىتواند راهنمایشان باشد، اما خبر ندارند که این دزدى است که با چراغ آمده. بعد مىفرماید: عقوبتى که براى اینها در نظر گرفتم، کمترینش این است که حلاوت مناجاتم را از دل اینها بر مىدارم. عالِمِ دنیازده، شیرینى مناجات خدا را درک نمىکند و طبعاً نمىتواند دیگران را به سوى خدا راهنمایى کند. سخن آخر این که ما اگر خودمان لیاقتى نداریم، به گدایى درِ خانهى اهلبیت و به برکت شفاعت آنها، مورد عنایت الهى قرار بگیریم تا حال مناجاتى، حال توبهاى، حال عبادتى پیدا کنیم. آلودگىهایمان شسته شود و از این ماه شریف، پاک و پربار بیرون برویم، انشاءالله.
1. مجادله / 12.
2. ر.ک: بحار الانوار، ج 30، ص 376.
3. مجادله / 9.
4. وسائلالشیعة، ج 1، ص 311.
5. فضائلالأشهرالثلاثة، ص 107.
6. مستدرکالوسائل، ج 5، ص 207.
7. مستدرک الوسائل، ج5، ص207، روایت 5708.
8. مستدرکالوسائل، ج 12، ص 36.
9. بحارالأنوار، ج 90، ص 162.
10. بحارالأنوار، ج 79، ص 143.
11. الکافی، ج 1، ص 46.
دکتر کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم در خصوص ادامه فعالیتش پس از پایان دولت نهم با توجه به اینکه مرضیه وحید دستجردی به عنوان وزیر به مجلس معرفی شده است گفت: تصمیم دارم به کارهای سابق خود در دانشگاه بازگردم.
دکتر کامران باقری لنکرانی در گفتگو با مهر در پاسخ به این پرسش که پس از پایان دولت نهم به چه فعالیتی خواهد پرداخت و آیا در دولت دهم مسئولتی را عهده دار خواهد شد، گفت: پس از پایان دولت نهم به کارهای دانشگاهی خود می پردازم.
وی در پاسخ به این پرسش که شایعات زیادی در مورد ادامه کار وی در بخشهای دیگر دولت دهم به گوش می رسد، اضافه کرد: شایعات زیاد است.
باقری لنکرانی تاکید کرد: فعلاً تصمیم من آن است که به کارهای سابق خودم قبل از چهار سال دولت نهم باز گردم.
کامران باقری لنکرانی متولد سال 1344 در تهران است و مدرک دکتری حرفهای پزشکی خود را در سال 68 ?از دانشگاه علوم پزشکی شیراز با رتبه ممتاز اخذ کرد. او مدرک تخصص بیماریهای داخلی را در سال 71 ?از دانشگاه علوم پزشکی شیراز و مدرک فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد را در سال 75 ?از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرد.
دکتری حرفه ای پزشکی 1368 علوم پزشکی شیراز با رتبه ممتاز، متخصص بیماریهای داخلی 1371 علوم پزشکی شیراز با رتبه اول کشوری و فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد 1375 علوم پزشکی شیراز از سوابق تحصیلی وزیر بهداشت دولت نهم است.
رئیس بیمارستان نمازی شیراز 1373-1372، معاونت پشتیبانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 1375-1373، مدیریت گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از 1375 تاکنون، عضو هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی شهرستان شیراز 1379-1375، عضو دادستان هیئت انتظامی رسیدگی به تخلفات پزشکی شهرستان شیراز از 1379-1375، نایب رئیس، سخنگوی هیئت نظارت شورای نگهبان بر انتخابات در استان فارس در انتخابات مختلف، دبیر انجمن اسلامی پزشکان فارس و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پژشکان ایران در دور دوم، عضو موسس جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاههای شیراز و عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان ایران در دور اول از سوابق مدیریتی و اجرایی کامران باقری لنکرانی است.
استادیار گروه داخلی 1380-1371، دانشیار گروه داخلی 1380 تاکنون، عضو در مجامع علمی از جمله انجمن بین المللی پیوند کبد، انجمن آمریکایی متخصصین گوارش، انجمن متخصصین گوارش و کبد ایران، انتشار کتاب و مشارکت در تألیف کتاب های دیگر، چاپ مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی و فارسی در مجلات علمی پزشکی داخلی و بین المللی، تاسیس و سردبیری مجله الکترونیک پزشکی شیراز از سال 1379 به عنوان اولین مجله الکترونیک پزشکی در جمهوری اسلامی ایران، ارائه مقالات پزشکی در کنگره های خارج از کشور و داخلی، عضو هیئت ممتحنه امتحانات دانشنامه فوق تخصصی گوارش و کبد، تخصصی اورژانس، پذیرش دستیار و امتحان جامع کارورزی، گواهینامه تخصصی داخلی و عضویت در کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از سوابق علمی (آموزشی، پژوهشی، تحقیقاتی) است.
رئیس جمهور در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید در دو دستورالعمل جدید تمهیداتی را برای حل مشکلات دانش آموزان مردودی ابلاغ کرد.
به گزارش ایران خبر، بر اساس اولین دستور احمدی نژاد که هجدهم مرداد ماه با شماره شماره16849/120 ابلاغ شده است به دانشآموزان دوره راهنمایی روزانه که در یک پایه تحصیلی دو بار مردود شدهاند و در آخرین نوبت تجدیدی موفق به کسب شرایط قبولی نشدهاند، فرصت داده میشود با تایید شورای مدرسه (با حضور معلمین دروسی که دانشآموز در آن نمره قبولی کسب نکرده است) و به شرط شرکت در کلاسهای تقویتی، حداکثر تا پایان مهر ماه در یک نوبت ارزشیابی اضافی شرکت کنند و در صورت کسب شرایط قبولی به پایه بالاتر ارتقاء یابند. این قبیل دانشآموزان در صورت قبولی میتوانند یا در مراکز آموزش از راه دور و یا در صورت داشتن سایر شرایط، در مدارس روزانه ادامه تحصیل دهند.
همچنین بر اساس دستور دیگر رییس جمهور که پس از تایید شورای عالی آموزش و پرورش به تایید وی رسیده است، چنانچه دانشآموز قبولی پایه دوم متوسطه شاخه نظری یا فنی و حرفهای، بخواهد پایه دوم را در شاخه کاردانش تکرار کند، میتواند در واحدهای آموزشی روزانه در پایه دوم ثبت نام نموده و با رعایت سایر شرایط ادامه تحصیل دهد.
در این صورت کلیه دروس گذرانده پایه دوم شاخه قبلی حذف و آن سال تحصیلی به سقف سنوات تحصیل دانشآموز افزوده میشود.